Powered By Blogger

سوراخ کون تنگ+ كس زيبا براي گاييدن+داستان سکسی ایرانی

مرکز کلیپ و عکس سکسی ایرانی و عربی وخارجی
بهترین سایت مجانی و اسان سکسی فارسی زبان میباشد

موفق باشيد سياوش
Free Galleries عکس دختر سکسی Young Teens,

کون دخترا رو بلیسن و اینکارو دوست دارن ؟ بخصوص اون سوراخ صورتی قرمزشون.
 سوراخ کون
کس سفید + تنگ
کس سفید تنگ
کردمش تو سوراخ کونش. کونش زياد تنگ نبود ولي گشاد هم نبود يه کم که بازي کردم باز شد. بهش گفتم ميخوام بکنم تو کونت، گفت هر کار ميکوني ...
داستان سکسی ایرانی



لیسیدن سوراخ کون

یک کون و کس سفید +كون تنگ



 کون سفید « عکس کس,کس,داغ,سکسی,سکس,خفن,زن سکسی,دختر سکسی,ایران سکس,تصاویر سکسی,کون,کس,کوس,کیر,لب,آب کیر,دختر,حشری ...شما خودتون تجسم کنيد: قد بلند، پوست سفيد، عضلاتي کشيده، سينه هايي بزرگ، کون قلمبه، موهايي مشکي و لخت و بلند

کون لیس

کون لیس بی آزرم
صبح حدودای ساعت ده بیدارشدم مستی ازسرم پریده بود…. کمی احساس کوفتگی وسردرد
میکردم…. یک حالت سستی ورخوت هم توی بدنم بود … یاد دیشب افتادم مثل اینکه خواب
دیده بودم… پرستو خواب خواب بود… اوتقریباً دمرخوابیده وپای راستشورااززانوخم
کرده بود…. شرت مشگیش لای چاک کونش جمع شده بودوسفیدی پوستش را بهتر نشون میداد
… هنوزلمبرای کونش قرمزبودن…. ازسفیدی وصافی ، پوستش برق میزد… برجستگی کونش
یک حالت سکرآور دردرونم ایجادکرد… باغلت کوچکیکه خورد بخودم اومدم… افکارم بهم
ریخت… باخودم گفتم مهمونی دیشب روًیا بوده یا واقعیت؟ …. واقعاً محسن شوهر
منیردیشب با پرستو……. جرات نمیکردم به دنباله افکارم فکرکنم!….. کمی دور
وبرمو نگاه کردم … بیداربودم …. خواب نبودم … پرستوهم بغل دستم خواب بود ….
آیا اشتباه نمیکنم… یعنی کارهای سکسی دیشب واقعیت داشته؟!…. دوست داشتم
پرستوبیداربود وازش میپرسیدم! …. دستی به موهای طلا ئیش کشیدم وآرام پشت گردنشو
بوسیدم……. پرستوباآرامی چشماهای شهلا وزیبایش راباز کردولبخندی زد……

پرسید ساعت چنده…

گفتم ده……

گفت زود پاشدی……. وسریع صورتشولای دستاش مخفی کرد

یواش گفت امیرمن خجالت میکشم!…..

گفتم: ازچی عزیزم؟…… پاشو خشگلم…..

همانطورکه صورتشو گرفته بود…..

گفت از دیشب!…. سرم درد میکنه!…. توکه میدونستی من مشروب نمیخورم چرا گذاشتی
منیربهم مشروب بده!..هان؟….

گفتم خوب؟ … حالا چی شده؟…. صبحانه که خوردی سرت خوب میشه عزیزم…..

روش خم شدم وبزور صورتشو بوسیدم…. دستشو گرفتم واونو بطرف خودم کشیدم……

گفتم بیا توبغلم….. خوب خوابیدی؟…… عزیزم سردردت مال مشروبه ، خوب
میشه!…… ودستمو کشیدم روی لمبرکونش…. دستم لیز میخورد…. ازصافی وزیبائی
کونش لذت بردم……..

پرستوگفت…… امیر پشتم دردمیکنه!…. دیشب چه بلائی سرم آوردین؟…..

گفتم …هیچی مگه دیشب چی شده؟….. خواب دیدی؟…..

یهو یک تکونی خوردوصورتشو طرفم کردوبا لحنی شاکی….

گفت… امیر؟…. یعنی میخوای بگی یادت نیست؟…. یادت نیست چه بلائی سرمن
آوردین؟…..

دستی بمواش کشیدم ولباشوبوسیدم……..

گفتم عزیزم!…. عزیزم… دیشب که بهترین شبی بودکه گذروندیم!…. مگه بد بود؟….
دیشب خواسته من و… توخوشگلم .. برآورده شد… پراز لذت وخوشی…. بدبود؟…. نه
خیلی خوب بود!…. اصلاً فکرشوهم نمیکردم اینقدر خوش بگذره؟…. چه سریع به آنچه که
من وتودوست داشتیم رسیدیم!…….

پرستو گفت امیر…. من بدون منظورمشروب خوردم ….. اصلاً فکرشم نمیکردم حرفات جدی
باشن!….. ونمیدونستم آدم تومستی هیچی حالیش نیست!…… آخه من زن توبودم
چرا؟…چرا گذاشتی شوهرمنیرهربلائی که دلش میخواست توعالم مستی سرمن بیاره؟……
وهرچه که میخواست ودوست داشت با من انجام بده؟……

گفتم پرستوجون!….. منم مثل تو…اونم مثل من…هرچهارتائیمون مثل هم…. حالامگه
چی شده ؟….. منیر هم مثل تو….. منم مثل محسن!…. عزیزم!………

پرستو صداشو یواش کردوآهسته گفت: توکه ازمن ناراحت نیستی؟…. هستی؟!… باورکن من
اصلاً تواین دنیا نبودم وازخودم اختیاری نداشتم؟…………

اونوبوسیدم وگفتم …عزیزم من که حرفی نزدم…. اینو بدون من عاشقتم….. وحالا
بیشترو بیشتر از گذشته دوستت دارم!…. من میمیرم برات!…….

پرستو پاشدونشست تو بغلم……. گفت منوببخش!….. من نباید مشروب میخوردم!…..

سفت اونوبخودم فشاردادم وبیخ گوشش گفتم تو مال منی….. عشق منی…. تودیشبو برامن
ساختی !….. ازت ممنونم!….. براهمه چی!……

پرستوگفت:امیر……..

گفتم :جونم…….

گفت :…… امیر … کمی پشتم دردمیکنه !……. بنظرم یک جوری شده!…. میترسم
… میترسم چیزی شده باشه!…..

اونوبوسیدم وگفتم: عزیزم؟….. هیچی نشده!…. لوس نشو … … توکه دوست
داشتی؟!….

پرستو نیم نگاهم کرد… از اون نیم نگاهائی که عشق راتوش میدیدم…….

دستی به کمرش کشیدم وگفتم… میشه ببینم؟…. ببوسمش؟…. آخه من الان بیشتر
اونودوست دارم!… چون میدونم حالادیگه یک عاشق دیگه هم داره که میمیره
براش!!!…… تواززیبای وخوشگلی خودت خبرنداری…..

پرستو آرام دمر دراز کشیدوسرشو گذاشت رودستش……. درحالیکه دستمو رو کونش
میگذاشتم…….

گفتم … عزیزم میشه زانوبزنی؟…..

وقتی پرستوزانوزد شورتشوکه لای چاک کونش جمع شده بودبیرون کشیدم …. دیدم اطراف
سوراخ کونش قرمزو پفکی شده … شایدهم کمی ورم کرده ….. انگشتمو تفی کردم وبه دور
سوراخ کونش مالیدم…… کمی جمع شد…. کیرم شروع کردبه شق شدن!….یک کم کونشو
مالش دادم………

پرستو گفت.. …. چیزی شده ؟….. خیلی میخاره!….

گفتم.. نه عزیزم ازهمیشه بهتروخوشگلتره!……. بقول محسن عینهوغنچه میمونه!….

انگشتموبه چین خوردگی زیباو پف کرده سوراخ کونش که مالیدم……..

گفت…امیر…کمی دردداره!…..

گفتم .. چیزی نیست عزیزم…… خوب میشه… تعجب میکنم میگی درد داره… توکه عادت
داشتی حالاچرادردگرفته نمیفهمم شایدمال اینه که محسن زیادی تلمبه زده!… عیبی
نداره زود خوب میشه ….. دردش که ازبین رفت و خوب شددیگه بعد ش
دردنداره!!……… وشاید هم منبعد بیشترخوشت بیاد…….

پرستوصورتشو طرفم چرخوندوگفت: امیر!… معلومه چی میگی؟……

گفتم : پرستوجان عزیزم منکه خودم این برنامه راپیشنهادکردم چرا ناراحت میشی؟!….
راستی …البته اینوهمینطوری دارم میگم!….چون محسن خان دیگه از خودمونه ولی
اگرمنبعد باکس دیگه ائی سکس داشتی سعی کن بیشتر از جلوت مواظبت کنی ونذاری از
جلوباهات سکس داشته باشن!..خوب ؟… حالادیشب چون باراولت بودکه با محسن سکس داشتی
ومست هم بودی مسئله ای نیست!… البته فکرمیکنم محسن خیلی باهات حال کردوخوب تونست
راضیت کنه… این کارهمه کس نیست که بتونه همون باراول آشنائی اینجوری یکزن خوشگل
مثل ترا راضی کنه!…. جداً توکارش استاده!…….. اینوهم اضافه کنم اگرخودت
توکارسکس باکس دیگه دوست داشتی ازجلوباهاش سکس کنی من حرفی ندارم…. چون موقعییت
تراتواون لحظه خیلی خوب درک میکنم! …. ولی یادت باشه وقتی ازعقب باهات سکس داشتن
وخواستن ازجلوت هم استفاده کنن حتماً باید خودشون خوب تمیز کنن تا مشگلی پیش
نیادوحتماً هم قرصتو خورده باشی!!….

پرستو ساکت بودوحرف نمیزد……. منهم ساکت شدم…….

زیبائی وسفیدی کون پرستو ودیدن سوراخ قرمز کونش من به هوس انداخت تا جای کیرمحسن را
لیس بزنم…… ولیس زدن کونشوادامه دادم ، لیس زدن کون خوشگل وسفید پرستو باعث
شدتا کیرم حسابی شق شه …… ازطرفی چون کونش درد داشت نمیخواستم اونوازکون بکنم
براهمین ازش خواستم برام ساک بزنه…. پرستوخیلی صمیمانه قبول کرد منتها
پیشنهادکرداول من کوسش راهم مثل کونش لیس بزنم بعداون برام ساک بزنه … قبول
کردم… باوجود اینکه پرستوبعدازنزدیکی با محسن حمام کرده بودولی کوس وکونش هنوز
بوی آبمنی میداد…. لبهای داخلی کوس پرستوکمی ورم کرده بودن … فکرکنم محسن تا
اونجاکه تونسته حسابی پرستوراازکوس وکون گائیده وچون کمرش سفت بوده اینقدر تلمبه
زده که سوراخ کونش ورم کرده وکوسش هم چون باراولش بوده که کیرکلفت رفته توش لباش
پفکی وقرمزشدن….. فکرمیکنم اگرچندباردیگه اینجوری به محسن کوس بده لبه های کوس
اونم مثل کوس منیربزرگ وتیره رنگ بشن که من دوست ندارم!!…

وقتی شروع به لیسیدن کوسش کردم صدای ناله ونفس نفسش بلندشد …. کارلیس زدنم که
تمام شدپاشدم وسرکیرم را گرفتم جلوصورتش…… پرستوبالبای خوشگل وکوچیکش اول
اونوخوب بوسیدوبعد بازبونش شروع کرد لیس زدن… گاهی هم نوک زبونشو میکردتو سوراخ
کیرم…. بعداز چندلیس کمی تف ریخت روکمرکیرم وبادستش شروع کرداونوبحالت جلق زدن
ماساژ دادن ….. بعداونو کردتودهن تنگ وگرم ومرطوبش وای که چه حالی بهم دست داده
بود… دهنش کوچیک ولی داغ!…… نمیدونم محسن چطوری کیرکلفت وگندهشو کرده
بودتواین دهن کوچولو! !….ولی خوب آدم تواوج شهوت اونم بازن خوشگلی مثل پرستوهمه
کار میکنه وهیچی هم حالیش نیست….. خصوصاًاگر مست باشه ویک زن خوشگل مثل پرستوهم
به تورش بخوره واینجوری سکسی هم کوس وکونش بیرون باشه!……. اونم محسن که معلوم
بود ازاون زن بازای درجه یکه!… وزنای خوشگل را توی هوا میزنه ومیکنه!……

خلاصه توی اون صبح ناشتا برای اولین بارآبموریختم تودهن پرستوجون…اونم همه شو
قورت داد و حسابی حال کردم…..

حدود ساعت یازده بودکه پاشدیم …. من وپرستو باهم رفتیم زیردوش ….. اونوبغل کردم
وگفتم خوب پرستوجون …. بهترشدی؟ ….. سرشو انداخت پائین …. مثل اینکه خجالت
میکشید توروم نگاه کنه… تازه یادش افتاده بوددیشب توحالت مستی
چطورخودشودراختیاریک مرد غریبه یعنی محسن گذاشته!!…. وبه اون اجازه داده تاهرکاری
که دلش میخواد باهاش بکنه!!…. دستموگذاشتم زیرچونه اش و صورتشوآوردم بالا ؛ قرمز
شده بود….. گفتم چیه؟… ولباشو بوسیدم… سرشو گذاشت روسینه ام ….. حرفی
نمیزد…. اونوبخودم فشوردم ….. و دیگه چیزی نگفتم …..

نزدیکهای غروب منیر که حسابی بخودش رسیده وخوشگل ترازهمیشه شده بود اومد ….
بعدازروبوسی باپرستو…. یک لب خوشگل هم بمن داد …. گرمی ورطوبت لبای شهوانیش
یکباردیگه منوشهوانی و حسابی حشری کرد …… وقتی مانتوشو درآورد زیراون چیزی جز
یک تاپ بندی مشگی بدون سوتین ویک شرت خیلی کوتاه وچسبون چیزدیگه ای نپوشیده
بود….. تواون حال شهوانی به نظرم خیلی خوشگلترازپرستواومد…. وقتی همراه
پرستورفتن طرف اتاق تامانتووکیفشو بزاره اونجا … برجستگی کونش ازکون پرستو
بزرگترو خوش ترکیبتربه نظرم رسید…. بادیدن کون برجسته وخوش فرم منیر حسابی شق
کردم….. نشستم توی هال …. صدای خنده هردوی اونا ازتوی اتاق میومد… چند لحظه
بعدهردواومدن ونشستن توی هال …. منیربغل دستم نشست وپرستو روبروم…. منیربدن
داغشوچسبوندبمن…. منم دستموانداختم دور کمرلختش واونوبیشتر بخودم چسبوندم ….
گفتم منیرجون دیشب خیلی خوش گذشت … الان هم جای محسن خیلی خالیه… واقعاً
نبودنشوحس میکنم …. پرستو گفت یک کم مشروب بیارم….. منیر ازخدا خواسته گفت خوبه
اگه لبی ترکنیم وباهم مهربونتربشیم….وقتی پرستو برای آوردن مشروب رفت… منیر
دستشوکشید به کیرم وگفت میخوام امشب پرستورا سیاه مست کنم وتاصبح باهات عشق کنم …
امیرجون عجیب توکف یک سکس حسابی هستم…. ازاین حرفش قند تودلم آب شد سریع ماچش
کردم وگفتم عالیه! … مخصوصاًاینکه دیشب توعالم مستی چیزی نفهمیدم وهیچی حالیم
نشد!… ولی امشب بدون مشروب تا صبح باها ت حال میکنم!…. پرستوکه برگشت گفت ای
شیطونا چی میگفتین؟…… منیرگفت پرستوجون داشتم به امیرمیگفتم …. محسن اینقدراز
تو خوشش اومده که حد نداره!… تواین مدتی که همسرش هستم تاحالا ندیدم اینقدربا آب
وتاب اززنی تعریف وتمجید کرده باشه…. میگفت خیلی بهش خوش گذشته… چقدرازاخلاق
ورفتارتو خوشش اومده… وچقدرازکارامیرلذت برده ومیگفت چقدربامعرفت ورفیق
دوسته!!….

پرستوتوی لیوانهامقداری مشروب ریخت وضمن تشکرازحرفهای منیر گفت منیرجون محسن خودش
خوبه…. اگرنه من وامیرکاری نکردیم!!…. وبلا فاصله لیوان مشروبشو سرکشید!!…
خیلی تعجب کردم… شاید اون میخواست باخوردن مشروب خجالتشو از بین ببره!!… من و
منیرهم لبامونو ترکردیم ومن چندونه مغز پسته تودهن پرستو ومنیر گذاشتم… وقتی پسته
پرستورا تودهنش گذاشتم دستی هم به صورت خوشگل وگل انداختش کشیدم… زیر چشمی
وبامحبت نگاهم کرد تواین حالت خیلی خوشگل میشه….. منیر لیوان پرستوراکه خالی شده
بود سریع پرکردوگفت امیرجون محسن چقدرازهیکل زیباومتناسب پرستوخوشش اومده بود مدام
میگفت پرستوچه پوست سفیدولطیف وچه باسن خوشگلی داره….. پرستووقتی این حرف شنید
ضمن تشکرلیوانشوکه منیراونوپرکرده بودلاجرعه ومثل حرفه ایها سرکشید!!… منیرآروم
باآرنجش زد به پهلوم !!….. گفتم منیرجون ازاینکه محسن اینقدر ازپرستو تعریف کرده
منم باید تشکرکنم…. هردوی شما ؛ هم تو وهم پرستو واقعاً مثل دوتا فرشته زیبا
وطناز هستید…. توهم خیلی خوشگل وتودلبروهستی…. نگاهی به پرستوکردم …. صورتش
قرمز شده بود…. مشروب داشت کارخودشو میکرد ….. ازهوس گائیدن کون منیر کیرم
ازشقی داشت میترکید…. گفتم منیرجون پاشوهرسه بریم تواتاق خواب!…. منیرگفت
بزاریک کم دیگه مشروب بخوریم بعد بریم…… وسریع لیوان پرستورا تانصفه پرکردوهرسه
لیوان گذاشت وسط میز وگفت پرستوجون تاگرم نشده سربکش وبه لیوان منم اشاره کردکه
توهم سربکش.. خودش هم ته لیوانشوکه خالی بود سرکشید ومقدری مغزپسته وگردوبه هردومون
تعارف کرد… وروشوطرف پرستوکر د وگفت پرستوجون … راستی اینهمه محسن ازتوخوشش
اومده… توهم ازاوخوشت اومده؟…. کارش چطوربود؟…… امیرجون که ازکار محسن خیلی
راضی وخوشش اومده……. نه امیر؟!…….

گفتم : منیرجون… پرستو کارش حرف نداره… خودت خوب میدونی که پرستو تا حال باهیچ
مردی غیراز من که شوهرش هستم سکس نداشته!… وناظربودی باوجود اینکه شب اول آشنای
بامحسن بود ولی چقدر باخوشروئی ومتانت تمام زیبائی ووجودخوشگلشو دراختیار اوگذاشت
واجازه دادتا محسن باهرپوزیشنی که دوست داره ازاوکام بگیره!…..

پرستوبالحن مستی گفت.. منیر جون کارمحسن حرف نداره… اما من چون باراولم بود که
باهاش سکس داشتم وتا حالا هم مشروب نخورده بودم یک حالت سستی وبیحالی درم بوجود
اومده بود نتونستم اونطوریکه محسن دوست داشت باهش سکس داشته باشم…. وارضائش
کنم!……. ولی فکر کنم رویهمرفته خوب بودو خوشش هم اومده که تعریف کرده!…..
البته اونم خوب تونست منو راضی وارضاء کنه….. اون توکارش استاده …. پرستو
درحالیکه دستشو به کونش میمالید.. گفت… ولی منیرجون هنوزازدیشب پشتم درد
داره!…..

منیر ناقلا گفت … پرستو جون نمی فهمم یعنی کمرت دردگرفته؟!…. پرستوباحالت مستی
گفت… نه خنگه….. کونم درد میکنه!!….. آخه محسن ازاون اولی که منو برد تواتاق
کونمو لیس زدوهی میگفت چه کون خوشگل وسفیدی داری!… مثل غنچه میمونه!…. من باید
امشب این غنچه را وا کنم!…. وهی با انگشت اونومیمالیدوبازش میکرد!…… بعد هم
چون باخوردن مشروب بیحال وسست شده وحتی نمیتونستم حرف بزنم یا تکون بخورم ونمیدونم
چرا جلوی محسن اونطورروی تخت دمرافتاده وکونم طرفش کرده بودم….. فکر کنم برا
همینم اون همه اش با کونم بازی کرد!…. بعد هم که بدتر ازامیرجون تا اونجا که دوست
داشت دسته بیلشو تپنودتوکونم…. حالاچقدرکارش طول کشیدوتلمبه زده نمیدونم!….
تازه بعدش هم اومد سراغ جلوم….. منم که حشری وشهوتی ومست بودم تاجائی که دوست
داشت بهش حال دادم ودلشو نشکوندم…. نمیدونم چنددفعه آبش اومدهمینقدرمیدونم که
تمام بدنم خیس شده بود!……. تازه بعد شم خودت که دیدی قبل ازشام اون برنامهً
توپذیرائی را راه انداخت وتاتونست بقول امیر سگی وار تلمبه زدوآبشومثل یه رودخونه
ول کردتوکونم!….. ولی چه کمری داره؟!….. وچقدر هم اون دسته بیلش کلفت و بزرگه
!… راستی چرا سربهوا کجه وقوس داره!….تاحالا همچه چیزی به این شکل وقواره
ندیدام !… منیر جون تو چطوراونو تحمل میکنی منکه نتونستم، براهمین هم هنوز پشتم
دردمیکنه!…..

منیر زدبه پهلوم وگفت خوب!!.. حالا هرسه بریم تواتاق خواب… پرستوجون پاشو بریم
تواتاق ….. ودستشو کشید تاپاشه ولی چون مست بود نتونست پاشه… بغلش کردم وهرسه
رفتیم تواتاق خواب…….. وقتی پرستورا لبه تخت گذاشتم نگاهی به برجستگی شلوارم که
کیرم زیراون داشت میترکید کردوگفت…. امیرجون … حیف پشتم دردمیکنه… ازجلوهم که
زیاد خوشت نمیاد ولی میخوای برات ساک بزنم!!… منیر گفت .. نه پرستوجون … تودراز
بکش وکمی استراحت کن …. من براش هرکاری که دوست داره انجام میدم نگران
نباش!…… پرستوگفت …. مرسی منیرجون.. من دیشب خیلی خسته شدم اگه بزارین من کمی
دراز میکشم…..

پرستودرازکشیدوچشاشوبست … طولی نکشید که خوُرناسه اش بهوارفت!!…

منیر خیلی سریع پرستوراکشیداونورتخت وملحفه را کشیدروش واومد توبغلم…. درحالیکه
لباشومیگذاشت رولبام… آروم شلوارموکشید پائین و خم شد وشروع کردساک زدن….. وای
که چقدر حرفه ای این کاررا میکرد…. منم انگشتمو تفی کردم وبردم توشلوارکش وشروع
کردم سوراخ کونشومالوندن… چه سوراخ کونی ….. اپیلاسیون شده ، نرم وداغ معلوم
بودکه قبل ازاومدن اینجا اونوباکرم نرم وآماده کرده!…… دیگه طاقت نیاوردم باکمک
خودش شلوارکشو که چیزدیگه ای زیرش نبود کشیدم پائین وکون سفید وخوش ترکیبشو
برگردوندم طرف خودم …اونم دستاشو گذاشت لبه تخت وقمبل کرد!!… جداً منیرعجب کونی
داره دیشب از بس توفکرکون دادن پرستو به محسن بودم خوب متوجه شکل وشمایل کونش نشده
بودم…. دست کمی ازکون پرستونداره… چه سوراخی… مایل به قهوه ای ومرطوب!… کمی
اونوبازبونم لیس زدم … شروع کردبازوبسته شدن!… داغ بود….. هنوز چندلیس
بیشترنزده بودم که ناله منیر بلندشد وگفت…. امیرجون بکن توش که دارم ازخارش توش
دلم ریسه میره….. بکن…. خیلی دلم میخواد منوازکون بکنی…. نمیدونم چراهرچی
بیشتر منوازکون میکنن بیشتر حشری تر میشم که از کون بدم!…. امروزبعدازظهر یکی
ازدوستای خوش هیکل محسن اومد ه بود اونجا با محسن کارداشت وقتی دید محسن نیست پیله
کردبهم!!… اول نخواستم بهش رو بدم ولی وقتی حالت شهوانی وهیکل مردونشو دیدم ازش
خوشم اومد…. مخصوصاً وقتی دیدم کیرش داره شلوارشو پاره میکنم منم شلوارجینمو
کشیدم پائین ونشستم روپاش….. کمی که باسینه هام بازی کرد حشری شدم مثل الان کونم
شروع کردبه دلزدن …. دیگه طاقت نیاوردم کونمو طرف صورتش کردم وبهش گفتم اونو لیس
بزنه…. اونم ازخدا خواسته … وچقدرهم عالی وباحرص شروع به لیس زدن کرد …. خیلی
حال میداد… خوب که هردومون حشری شدیم دمر خوابیدم وگفتم بخواب روم ! …… اونم
یک تف حسابی زد به کونم وچنان بااشتیاق وشهوت خوابید روم و کونم گذاشت… که بعداز
مدتها چنان غرته کرد که خودم خجالت کشیدم…. همین باعث شد تاسخت حشریتر بشه
ودیوانه وارتلمبه بزنه ….. وچون از کون من خیلی خوشش اومده بود و براش هم تازگی
داشت این بودکه قبل ازاینکه من کاملاً ارضاء بشم اون آبش اومد…. این بود که فوری
یک دوش گرفتم وامدم اینجا تاتومنوارضاء کنی …. دوست دارم حالاکه محسن نیست
وپرستوهم خوابیده تاصبح باهم حال کنیم!…. نمیدونی چقدر دوستت دارم!…….
امیرمردتم…. خیلی میخوامت!!…. کاش محسن از سفرکه برگشت؛ گاهی شبها پرستورا
بفرستی پیشش خونه ما تاهردوشون مشغول شن… ومن وتوهم اینجا بعدازسالها باهم حسابی
عشق کنیم ودلی از عزا دربیاریم!!… مخصوصاً حالاکه دیگه راه دوطرم باز… بازه….
محسن هم ازخداخواسته که من بیام اینجا واون فرصتی داشته باشه تا پرستوراببره خونه
وچون عاشق کون سفیدشه… اونجا فارغ ازدنیا تااونجا که میتونه با پرستو عشق
کنه….. لامصب اینقدر هم کمرش سفته وٌزٌن پرٌسته که تا صبح هرچقدر که بتونه سکس
میکنه وسیر نمیشه ….. مخصوصاً حالا که یک زن خوشگل وسفید ودست اول به تورش خورده
ومزه گائیدنش رفته زیر کیرش!…….. تازه خوب که اونو گائید… برای اینکه بیشتر
شهوتی بشه درفرصت مناسب ازتو میخواد که بطور همزمان وباهم دونفری پرستورا ازعقب
وجلوبطور مشترک بکنید…. محسن واغلب دوستاش از کون خیلی خوششون میاد…… محسن که
کشته ومرده کونه…… مخصوصاً کون دست اول مثل پرستو جون!……. اون اٌواائل
ازدواجمون خودم یکی ازاونهائی بودم که باید هرشب بهش کون میدادم وسیرآبش
میکردم….. یک شب سیا مستم کرد وتا صبح اینقدر ازعقب باهام سکس کرد که تا یک هفته
نمی تونستم خوب راه برم یابشینم!!…. ولی در عوض بعد ازاینکه خوب شدم دیگه دادن از
عقب برام عادی وعادت شد وحالا خیلی هم حال میکنم….. مخصوصاً وقتی یکی مثل تو گیرم
بیاد…… سعی میکنم جلوش قربدم وخودمو بمالونم بهش…. تااسیرم بشه … اونوقت
باهاش حسابی حال میکنم…. وازش میخوام برای ارضاء شدنم تا صبح روم بخوابه ومنواز
عقب بکنه.!!… حالا امیرجون توی اون مدت قبل ازازدواجم که میومدم اینجا پیش پرستو
یادته؟… چقدرکونمو برات قرمیدادم… توهم حسابی چشم چرونی میکردی ……. ولی حیف
که خودتوباپرستومشغول میکردی …. حالاموقع اون رسیده که هردومون باهم حال کنیم تا
پرستوهم همیشه برات تازگی داشته باشه…… منیر درحالیکه صحبت میکردلخت شد .. جداً
هیکلش حرف نداشت….. آروم منوهم لخت کردو شروع به ساک زدن کرد… خیلی ماهرانه
…. بعداز حدود یک ربع بصورت 69 خوابیدیم وهردوباهم ،همدیگه رو لیس میزدیم…..
بعد منیر کیرموباکرم بی حس کننده ای که از خارج آورده بود چرب کردودمرخوابید وازمن
خواست که روش بخوابم وازکون بکنمش….خودش کیرمو گرفت وگذاشت درسوراخ کونش وگفت
فشاربده… فشاربده نترس!!… خوشم میاد به زور بره تو….. منم ضمن فشاریکه به
کیرم دادم خودمو انداختم روش …. وای که چه کون داغ ولغزنده ای ونرمی داشت…..
چقدر خوشم اومد!!…. واقعاً لذت بردم…. این همون کونی بود که دوست داشتم ودلم
میخواست پرستوهم این جوری بهم کون بده یعنی اول محسن خوب اونو ازکون بکنه
وآبشوبریزه توکونش بعد من اونوبکنم…. مثل الان منیر که قبل ازاومدنش خوب
اونوازکون گائیدن وحالا من دارم بعنوان نفر دوم کونش میذارم…. وچون کیرم درحالت
بی حسی بود آبم نمی اومد…… ولحظه به لحظه کیرم شق ترمیشدوکلفت تر! ….. البته
بعد معلوم شد از خاصیت اون کرمی بوده که منیربه اون مالیده …. خلاصه تا نیمه شب
با پوزیشن های مختلف وفرنگی مآب که منیر درسوئد یاد گرفته بود اونو ازکون
گائیدم…. درآخر منیربازدن ساک وبااستفاده ازدست بصورت جلق آبمو آوردوهمه شوهم
ریخت توی صورت ودهنش وقورت دادوخورد…………………..

صبح حدودای ساعت ده بیدارشدم مستی ازسرم پریده بود…. کمی احساس کوفتگی وسردرد
میکردم…. یک حالت سستی ورخوت هم توی بدنم بود … یاد دیشب افتادم مثل اینکه خواب
دیده بودم… پرستو خواب خواب بود… اوتقریباً دمرخوابیده وپای راستشورااززانوخم
کرده بود…. شرت مشگیش لای چاک کونش جمع شده بودوسفیدی پوستش را بهتر نشون میداد
… هنوزلمبرای کونش قرمزبودن…. ازسفیدی وصافی ، پوستش برق میزد… برجستگی کونش
یک حالت سکرآور دردرونم ایجادکرد… باغلت کوچکیکه خورد بخودم اومدم… افکارم بهم
ریخت… باخودم گفتم مهمونی دیشب روًیا بوده یا واقعیت؟ …. واقعاً محسن شوهر
منیردیشب با پرستو……. جرات نمیکردم به دنباله افکارم فکرکنم!….. کمی دور
وبرمو نگاه کردم … بیداربودم …. خواب نبودم … پرستوهم بغل دستم خواب بود ….
آیا اشتباه نمیکنم… یعنی کارهای سکسی دیشب واقعیت داشته؟!…. دوست داشتم
پرستوبیداربود وازش میپرسیدم! …. دستی به موهای طلا ئیش کشیدم وآرام پشت گردنشو
بوسیدم……. پرستوباآرامی چشماهای شهلا وزیبایش راباز کردولبخندی زد……
پرسید ساعت چنده…
گفتم ده……
گفت زود پاشدی……. وسریع صورتشولای دستاش مخفی کرد
یواش گفت امیرمن خجالت میکشم!…..
گفتم: ازچی عزیزم؟…… پاشو خشگلم…..
همانطورکه صورتشو گرفته بود…..
گفت از دیشب!…. سرم درد میکنه!…. توکه میدونستی من مشروب نمیخورم چرا گذاشتی
منیربهم مشروب بده!..هان؟….
گفتم خوب؟ … حالا چی شده؟…. صبحانه که خوردی سرت خوب میشه عزیزم…..
روش خم شدم وبزور صورتشو بوسیدم…. دستشو گرفتم واونو بطرف خودم کشیدم……
گفتم بیا توبغلم….. خوب خوابیدی؟…… عزیزم سردردت مال مشروبه ، خوب
میشه!…… ودستمو کشیدم روی لمبرکونش…. دستم لیز میخورد…. ازصافی وزیبائی
کونش لذت بردم……..
پرستوگفت…… امیر پشتم دردمیکنه!…. دیشب چه بلائی سرم آوردین؟…..
گفتم …هیچی مگه دیشب چی شده؟….. خواب دیدی؟…..
یهو یک تکونی خوردوصورتشو طرفم کردوبا لحنی شاکی….
گفت… امیر؟…. یعنی میخوای بگی یادت نیست؟…. یادت نیست چه بلائی سرمن
آوردین؟…..
دستی بمواش کشیدم ولباشوبوسیدم……..
گفتم عزیزم!…. عزیزم… دیشب که بهترین شبی بودکه گذروندیم!…. مگه بد بود؟….
دیشب خواسته من و… توخوشگلم .. برآورده شد… پراز لذت وخوشی…. بدبود؟…. نه
خیلی خوب بود!…. اصلاً فکرشوهم نمیکردم اینقدر خوش بگذره؟…. چه سریع به آنچه که
من وتودوست داشتیم رسیدیم!…….
پرستو گفت امیر…. من بدون منظورمشروب خوردم ….. اصلاً فکرشم نمیکردم حرفات جدی
باشن!….. ونمیدونستم آدم تومستی هیچی حالیش نیست!…… آخه من زن توبودم
چرا؟…چرا گذاشتی شوهرمنیرهربلائی که دلش میخواست توعالم مستی سرمن بیاره؟……
وهرچه که میخواست ودوست داشت با من انجام بده؟……
گفتم پرستوجون!….. منم مثل تو…اونم مثل من…هرچهارتائیمون مثل هم…. حالامگه
چی شده ؟….. منیر هم مثل تو….. منم مثل محسن!…. عزیزم!………
پرستو صداشو یواش کردوآهسته گفت: توکه ازمن ناراحت نیستی؟…. هستی؟!… باورکن من
اصلاً تواین دنیا نبودم وازخودم اختیاری نداشتم؟…………
اونوبوسیدم وگفتم …عزیزم من که حرفی نزدم…. اینو بدون من عاشقتم….. وحالا
بیشترو بیشتر از گذشته دوستت دارم!…. من میمیرم برات!…….
پرستو پاشدونشست تو بغلم……. گفت منوببخش!….. من نباید مشروب میخوردم!…..
سفت اونوبخودم فشاردادم وبیخ گوشش گفتم تو مال منی….. عشق منی…. تودیشبو برامن
ساختی !….. ازت ممنونم!….. براهمه چی!……
پرستوگفت:امیر……..
گفتم :جونم…….
گفت :…… امیر … کمی پشتم دردمیکنه !……. بنظرم یک جوری شده!…. میترسم
… میترسم چیزی شده باشه!…..
اونوبوسیدم وگفتم: عزیزم؟….. هیچی نشده!…. لوس نشو … … توکه دوست
داشتی؟!….
پرستو نیم نگاهم کرد… از اون نیم نگاهائی که عشق راتوش میدیدم…….
دستی به کمرش کشیدم وگفتم… میشه ببینم؟…. ببوسمش؟…. آخه من الان بیشتر
اونودوست دارم!… چون میدونم حالادیگه یک عاشق دیگه هم داره که میمیره
براش!!!…… تواززیبای وخوشگلی خودت خبرنداری…..
پرستو آرام دمر دراز کشیدوسرشو گذاشت رودستش……. درحالیکه دستمو رو کونش
میگذاشتم…….
گفتم … عزیزم میشه زانوبزنی؟…..
وقتی پرستوزانوزد شورتشوکه لای چاک کونش جمع شده بودبیرون کشیدم …. دیدم اطراف
سوراخ کونش قرمزو پفکی شده … شایدهم کمی ورم کرده ….. انگشتمو تفی کردم وبه دور
سوراخ کونش مالیدم…… کمی جمع شد…. کیرم شروع کردبه شق شدن!….یک کم کونشو
مالش دادم………
پرستو گفت.. …. چیزی شده ؟….. خیلی میخاره!….
گفتم.. نه عزیزم ازهمیشه بهتروخوشگلتره!……. بقول محسن عینهوغنچه میمونه!….
انگشتموبه چین خوردگی زیباو پف کرده سوراخ کونش که مالیدم……..
گفت…امیر…کمی دردداره!…..
گفتم .. چیزی نیست عزیزم…… خوب میشه… تعجب میکنم میگی درد داره… توکه عادت
داشتی حالاچرادردگرفته نمیفهمم شایدمال اینه که محسن زیادی تلمبه زده!… عیبی
نداره زود خوب میشه ….. دردش که ازبین رفت و خوب شددیگه بعد ش
دردنداره!!……… وشاید هم منبعد بیشترخوشت بیاد…….
پرستوصورتشو طرفم چرخوندوگفت: امیر!… معلومه چی میگی؟……
گفتم : پرستوجان عزیزم منکه خودم این برنامه راپیشنهادکردم چرا ناراحت میشی؟!….
راستی …البته اینوهمینطوری دارم میگم!….چون محسن خان دیگه از خودمونه ولی
اگرمنبعد باکس دیگه ائی سکس داشتی سعی کن بیشتر از جلوت مواظبت کنی ونذاری از
جلوباهات سکس داشته باشن!..خوب ؟… حالادیشب چون باراولت بودکه با محسن سکس داشتی
ومست هم بودی مسئله ای نیست!… البته فکرمیکنم محسن خیلی باهات حال کردوخوب تونست
راضیت کنه… این کارهمه کس نیست که بتونه همون باراول آشنائی اینجوری یکزن خوشگل
مثل ترا راضی کنه!…. جداً توکارش استاده!…….. اینوهم اضافه کنم اگرخودت
توکارسکس باکس دیگه دوست داشتی ازجلوباهاش سکس کنی من حرفی ندارم…. چون موقعییت
تراتواون لحظه خیلی خوب درک میکنم! …. ولی یادت باشه وقتی ازعقب باهات سکس داشتن
وخواستن ازجلوت هم استفاده کنن حتماً باید خودشون خوب تمیز کنن تا مشگلی پیش
نیادوحتماً هم قرصتو خورده باشی!!….
پرستو ساکت بودوحرف نمیزد……. منهم ساکت شدم…….
زیبائی وسفیدی کون پرستو ودیدن سوراخ قرمز کونش من به هوس انداخت تا جای کیرمحسن را
لیس بزنم…… ولیس زدن کونشوادامه دادم ، لیس زدن کون خوشگل وسفید پرستو باعث
شدتا کیرم حسابی شق شه …… ازطرفی چون کونش درد داشت نمیخواستم اونوازکون بکنم
براهمین ازش خواستم برام ساک بزنه…. پرستوخیلی صمیمانه قبول کرد منتها
پیشنهادکرداول من کوسش راهم مثل کونش لیس بزنم بعداون برام ساک بزنه … قبول
کردم… باوجود اینکه پرستوبعدازنزدیکی با محسن حمام کرده بودولی کوس وکونش هنوز
بوی آبمنی میداد…. لبهای داخلی کوس پرستوکمی ورم کرده بودن … فکرکنم محسن تا
اونجاکه تونسته حسابی پرستوراازکوس وکون گائیده وچون کمرش سفت بوده اینقدر تلمبه
زده که سوراخ کونش ورم کرده وکوسش هم چون باراولش بوده که کیرکلفت رفته توش لباش
پفکی وقرمزشدن….. فکرمیکنم اگرچندباردیگه اینجوری به محسن کوس بده لبه های کوس
اونم مثل کوس منیربزرگ وتیره رنگ بشن که من دوست ندارم!!…
وقتی شروع به لیسیدن کوسش کردم صدای ناله ونفس نفسش بلندشد …. کارلیس زدنم که
تمام شدپاشدم وسرکیرم را گرفتم جلوصورتش…… پرستوبالبای خوشگل وکوچیکش اول
اونوخوب بوسیدوبعد بازبونش شروع کرد لیس زدن… گاهی هم نوک زبونشو میکردتو سوراخ
کیرم…. بعداز چندلیس کمی تف ریخت روکمرکیرم وبادستش شروع کرداونوبحالت جلق زدن
ماساژ دادن ….. بعداونو کردتودهن تنگ وگرم ومرطوبش وای که چه حالی بهم دست داده
بود… دهنش کوچیک ولی داغ!…… نمیدونم محسن چطوری کیرکلفت وگندهشو کرده
بودتواین دهن کوچولو! !….ولی خوب آدم تواوج شهوت اونم بازن خوشگلی مثل پرستوهمه
کار میکنه وهیچی هم حالیش نیست….. خصوصاًاگر مست باشه ویک زن خوشگل مثل پرستوهم
به تورش بخوره واینجوری سکسی هم کوس وکونش بیرون باشه!……. اونم محسن که معلوم
بود ازاون زن بازای درجه یکه!… وزنای خوشگل را توی هوا میزنه ومیکنه!……
خلاصه توی اون صبح ناشتا برای اولین بارآبموریختم تودهن پرستوجون…اونم همه شو
قورت داد و حسابی حال کردم…..


nدختري با كون ناز واسه ليس زدن. عکس سکی دختر سکسی داستانهای سکسی سوپر داستان سکسی داستان سکسی ایرانی عکس دختر ایرانی کس ...

Big Booty Woman, Amateur Arabs, Sucking, Doggy, Homemade XXX

مرکز کلیپ و عکس سکسی ایرانی و عربی وخارجی
بهترین سایت مجانی و اسان سکسی فارسی زبان میباشد 

موفق باشيد سياوش
Free Galleries عکس دختر سکسی Young Teens,



 فیلم سکسی سوپر یک دختره جنده لبنانی در عربستان سعودی میباشد
 فلیم سکسی بسیار تحریک کننده میباشد ۲۱ لازم است

 لینک دانلود  کلیپ سکسی عربی با ۲ فرمات .

  Download This Gorgeous Arabic Homemade Sex Vide

AVI
 134  MB
Download

 -------------------------------
 
Download This Gorgeous Arabic Homemade Sex Vide 3gp

3gp

10.76 MB

Download



کلیپ انلاین سکسی با لینک دانلود یه سینه ی خفن و سکسی

مرکز کلیپ و عکس سکسی ایرانی و عربی وخارجی
بهترین سایت مجانی و اسان سکسی فارسی زبان میباشدموفق باشيد سياوش
Free Galleries عکس دختر سکسی Young Teens,

کلیپ انلاین  دختر سکسی با پستونهای ناز هیکل مشتی  دختر ناز هلو با حال
تا حالا همچین سینه هایی دیدید سکسی باشه خفن
اون عکس این دختر سکسی



حال میده وسط دختر نوجوان ۱۸ ساله حشره ای کمر باریک ناز کون کوس
عکس دختر هاي ناز و خشكل; كون ناز و تپل مپل
کونم کونم سفید و ناز هست
در ادامه مطلب عکس و خاطره


فرستنده عباسی


این داستان کاملا واقعی هست.اما به خاطر فاش نشدن هویت افراد مجبورم که تمامی اسامی-مکان ها و هر چیز دیگه رو تغییر بدم
اون روز رضا شوهر خواهرم ماشین منو گرفته بود و رفته بود اصفهان برای کارش و ماشین خودش رو داده بود دسته من که گذاشته بود برای فروش.ماشین من هیوندا و ماشین اون bmw .پنجشنبه بود و نزدیک عید و خیابان ها خیلی شلوغ بود و همه برای خرید عید در تکاپو بودند.صبح از خانه با یلدا زدم بیرون که بریم دور دور کم از این فرصت ها پیش میومد ماشین خوب دستم باشه باید کلی استفاده میکردم.


اول رفتیم میلاد نور یه کم خرید کردیم و بعد تیراژه.تیراژه خیلی شلوغ بود اصلا جای پارک نبود اینقدر گشتیم تا تو یه کوچه یه جا پیدا کردیم.پارک کردم یلدا داشت با لب تاپ کار میکرد و برام اهنگ میریخت تا کارش تموم بشه پیاده بشیم.یه پسره خیلی بامزه هیکلی اومد دمه ماشین سلام کرد شمارشو داد گفت اسمش سام هست یلدا اخم کرده بود.اخه میگفت فکر کنم از یه پراید پیاده شد اما من شماره گرفتم اخه خیلی نمکی بود.پیاده شدیم رفتیم گشتامون رو زدیم من براش یه میس کال انداختم.اون روز با فرید یکی از بچه های دانشگاه قرار داشتیم با یلدا رفتم اونم با دوستش اومد.دم میدون صنعت پارک کردم با ماشین اونا که مورانو بود رفتیم لواسان سفره خانه شومینه جای خیلی خیلی قشنگیه حالا بماند اون جا چه قدر خندیدیم بگذریم از موضوع اصلی که سام دور میشیم.


شبش زنگ زد.گفتم چند سالته گفت چند میخوره گفتم ٢٣-٢٤ گفت ٣٠ کپ کردم اصلا بهش نمیخورد صورتش خیلی baby بود.تو تجریش مغازه تزیناتی داشت داشت.گفت ماشین نداره نمیدونم یلدا از کجا دیده بود که از پراید پیاده شده منم رو ماشین پسرا حساسم بدم میاد ماشین نداشته باشه بخواد با ماشین من بیاد بیرون. با این که ازش خوشم اومده بود اما کمتر جوابشو دادم و اونم اصلا قرار نذاشت باهام تا این دو روز مونده بود به عید مامانم اینا رفته بودن بیرون حوصله ام سر رفته بود بهش اس.ام.اس دادام اونم زن زد که بی معرفت کجایی تو دیگه جواب نمیدی نزدیکه دو ساعت باهم حرف زدیم اونم چون مامانم و داداشم اومدن قطع کردم.نمیدونم چرا اما با این که هنوز ندیده بودمش اما خیلی ازش خوشم اومده بود.خیلی قشنگ حرف میزد اروم میشدم باهاش میحرفیدم.کارمون این بود شب به شب با هم حرف میزدیم. دادشم و زنش عید رفتن دبی. منم موقعیت بیرون زیاد داشتم.یه روز رفتم تجریش اونم امد با ماشین باباش.رفتیم دور زدیم.بعد من رفتم خانه مادر بزرگم.

بذار یه کم از خودمو بگم.اسم من ساغره ٢٢ سالمه دانشجوی it هستم قدم ١7 وزنم ٦٥ کیلو هستش.هیکل تو پر دارم کونم گندس رون های درشتی دارم سایز سینه هام هم ٧٥.پوستم سفیده.موهام تا دمه کمرمه و روشنش کردم. قیافه ام نمیگم خوشگلم اما پسر رو خوب جذب میکنم.صورتم گرده چشمای ریز اما تقریبا کشیده دارم.دماغم رو عمل کرم و کاملا عروسکیه گونه دارم.این از من.خلاصه من و سام با هم کلی فاب شدیم.و شب ها کارمون رسید به حرفهای سکسی اون از خودش تعریف میکرد من از سکس خودم خدا وکیلی تا حالا نشده کسی باهام سکس کنه نگه چه قدر خوب بود.خلاصه حرفه من و اون شد سکس تا این که سر کل کل قرارشو گذاشتیم.من خیلی دلم میخواست باهاش سکس کنم چون خیلی تعریف کرده بود و اونم همین طور.قرار توی خانه خالش بود.با پسر خالش بود قرار بود وقتی من میرم اون هم بره و فقط من و سام باشیم.یلدا میخواست بره پیشه دوست پسرش با هم از خانه امدیم بیرون دمه میدان نیاوران از هم جدا شدیم.

خانه خالش بلوار اوشان بود بود قبلش رفته بودم حمام همه جا رو برق انداخته بودم لوسیون به بدنم زده بودم کلی رسیده بودم به خودم.زنگ رو زدم در رو باز کرد دیدم با یه شلوارکه یه رکابی هیکلشو انداخته بیرون اخه باشگاه میرفت خیلی گنده نبود اما خوش استیل بود بدنش تیکه ای بود.رفتم رو مبل نشستم پسر خاله دوستش هم بودن. با اونا هم سلام علیک کردم بعد یه ربع اونا رفتن سام گفت که مشروب میخوری برات بریزم گفتم خیلی کم رفتیم تو اشپز خانه دو تا پیک بیشتر نخوردم وقتی بغلش بوم انگولکش میکردم و اونم فقط میخندید نمیدونم چرا اما عاشق حرف زدنش بودم خیلی اروم میشدم از حرفاش.بعد چند تا پیک که خورد رفت دستشویی تا اماده بشه برای کار خودمون.من رفتم تو اتاق پسر خالش قبلش به سام گفته بودم که میخوام دیونه بشی بعد برم هی میگفت چه جوری منم اکه بدونی جیگرشو در اوردم.وقتی اومد تو اتاق یه ده دقیقه کنار هم دراز کشیدیم.سرم رو گذاشتم رو سینه هاش.بعد شروع کردیم از هم لب گرفتن اما خیلی اروم و رومانتیک.بعد من روش نیم خیز شدم طوری که بدنم کنارش بود اما سرم روش دستم رو بردم بالا سرش و اونم دستشو انداخت دور کمرم.بعد لب گرفتن حدود نیم ساعت رفتم رو گردنش از زیر لاله گوشش رو اروم با نوک زبونم لیس زدم اومدم تا زیر گلوش دوباره اومدم رو لباش بعد گفتم میخوام سوپرایزت کنم گفت چی رفتم روسریمو اوردم چشماشو دستاشو بستم گفتم اگه تکون بخوری تنبیهت میکنم گفت تورو خدا دیونه میشم این جوری گفتم هیچی نگو فقط حال کن لباسشو در اوردم.شروع کردم ازش لب گرفتن بعد اومدم رو گردنش با نوک زبونم فقط حسش میکردم وقتی روش بودم کیرشو حس میکردم داره اروم اروم بلند میشه گوشاشو میخوردم در گوشش ازش میپرسیدم چه حالی داره گفت داره دیونه میشه بذارم که دستاشو باز کنه گفتم نه الان وقتش نیست بعد گردنشو که خوردم اومدم رو سینه هاش. دوست دارم سینه مرد مو داشته باشه جذابیت داره اینم مو داشت از بالای سینه تا زیر نافشو لیس زدم حتی دست هم نکشیدم. گفت تورو خدا دستامو باز کن گفتم شرمنده گفت دارم دیونه میشم میخوام لمست کنم گفم نه عزیزم شرمنده چند بار از سینه تا زیر شیکم رفتم با زبون نوبت رسید به کیرش دیگه بلند شده بود از رو شلوار یه دست کشیدم روش اهش بلند شد با زبونم از رو شلوار میزدم روش اما بازم نخوردمش خواستم که دیونه تر بشه فقط چشماشو باز کردم که ببینه چی کار میکنم رو دو زانو ایستادم تاپمو در اوردم.


اونم نگاه میکرد اما تو چشماش میگفت اگه دستام باز بشه میدونم با تو.شلوارشو اروم کشیدم پایین عین سنگ شده بود از زیر شورت دست کشیدم روش زبون بهش زدم اونم یه کم ناله میکرد اما من میخواستم که داد بزنه شورتشو در اوردم عین فنر از جاش پرید اروم با ناخنم کشیدم روش سینه هامو بردم طرف کیرش گذاشتم لای سینه هام تکونش میدادم اونم اه و ناله میکردسرشو بردم سمت دهنم کردمش تو دهنم اولش اروم خوردم اما بعدش سرعتم زیاد شد سام التماس میکرد دستاشو باز کنم میگفت میخوام تنتو بگیرم اما من گوش نمیکردم محو کیرش بودم چه مزه خوبی میداد تخماشو میکردم تو دهنم شاید نیم ساعت شد که براش خوردم اما عوضی خودشو نگه داشته بود که ارضا نشه هر کار کردم نیومد ابش (خودش بعدش میگفت که تا حالا اینقدر تلاش نکرده بودم که ابم نیاد) بعد رفتم روش سینه هامو بردم سمت دهنش خواست بخوره نذاشتم داشت دیونه میشد با یه نگاه ملتمسانه میگفت که بازم کن اما من باز نمیکردم گفت ساغر دعا کن دستای من باز نشه اشکتو در می ارم گفتم نمیتونی گفت بازم کن تا نشونت بدم نذاشتم حرفشو بزنه لبامو گذاشتم رو لباش و خوردم تو همون حین در گوشش اروم گفتم پسر خوبی باش یواش با تردید دستاشو خواستم که باز کنم میدونستم که روم حجوم میبره زورم که زیاد داشت.


وقتی که دستاشو باز میکردم لبم رو لباش بود انگار از قفس ازاد شده منو بلند کرد از رو خودش انداخت رو تخت پاهاش رو گذاش کنارم شروع کرد ازم لب گرفتن گفت من دهنی از تو سرویس کنم دستای منو با دستاش گرفت زیر گردنمو لیس میزد میومد رو گوشام.دوباره میرفت زیر گلوم زبون خیلی داغی داشت با یه دستش سینم رو گرفته بود اروم میمالید از رو گلوم زبون کشید اومد رو وسط سینم با زبون دور سینم رو میخورد نوک سینم رو میکرد تو دهنش اروم گاز میگرفت همون طوری دستامو گرفته بود داشتم دیوونه میشدم میخواستم دستمو بکشم رو بدنش بد دستامو بست اما حرفی نزدم که نبند گفت روت رو کم میکنم قد بازی در میاری حرفی نمیزنی الان بگو که کم اوردی وگرنه ساغر بهت رحم نیکنم گفتم کاری نمیتونی بکنی گفت ساغر پررو بازی در نیار گغتم عددی نیستی خندیدم گفت میبینیم پاهاشو گذاشت کنارم اومد روم شروع کرد اروم ازم لب گرفتن همون لب برای ارضا شدن کافی بود چون واقعا خوشمزه بود و داغ اما من حشری تر از این حرفها بودم که بخوام با این چیزا ارضا بشم اومد رو سینه هام اول اروم میکرد تو دهنش در میاورد بعد گاز میگرفت حرکاتش تند تر شد انگار که حشری تر میشد اومد رو شکمم زبونشو میکرد تو نافم اروم دستشو گذاشت رو کسم از داغی دستش خیس شدم اما هوز ارضا نشده بودم هی میومد تا زیر شکمم دوباره میرفت رو سینه هام میخواست دقم بده بعد با دندوناش زیپ شلوارمو باز کرد از پام کشید پایین شلوارو (قبلا بهم گفته بود که اگه بوی کس بهش بخوره هیچی نمیتونه جلوش رو بگیره) چون خیلی حال کرده بودم کسم حسابی خیس شده بود واسه همین بوش بهش خورد گفت ساغر بدون دعوا خودت پاهاتو باز کن نذار به زور باز کنم (اخه پاهامو محکم بسته بودم میدونستم بخواد بخوره ول کن من نیست)


گفتم نمیخوام گفت میدونم چی کار کنم اومد رو نافم شروع کرد با نوک زبون لیس زدن اروم طوری که دق بده میومد پایین به سمت کسم منم پاهام بسته بود اومد روی رون پام لیس میزد تا ساق پام میومد بالا حتی یه کم زور هم نزد تا پام رو باز کنم میخواست خودم کم بیارم و اوردم پاهامو باز کردم کلشو برد جلو از رو شرت بو کرد اروم انگشت کشید روش اه من در امد خوشش اومد چند بار این کارو تکرار کرد شورتمو زد کنار انگشتشو کشید وسطش یه زبون زد گفت چه طعمی داره شوررت رو از پام کشید پایین پاهامو باز کرد کلشو اورد جلو بو کرد زبونشو اروم کشید روش اه من در اومد این کارو چند بار تکرار کرد منم صدام بیشتر میرفت بالا اونم سرعتش رو زیاد کرده بود زبونشو میکرد تو سوراخ کسم در می اورد انگشتشو میکرد تو چوچولمو با زبون میمکید بعد گاز میگرفت دوباره کل کسم رو زبون میزد دوباره انگشتشو کرد تو کسم منم داد میزدم که بس کنه اما ول کن نبود با اب کسم سوراخ کونم رو خیس کرد گفتم از پشت نه گفت کاریش ندارم اینم بگم که نمیذاشت دستم رو ببرم پایین با اب کسم سوراخ کونم رو خیس کرد بعد زبون کشید روش از دم سوراخ کونم تا چوچولم رو زبون میزد یه انگشتو اروم کرد تو کونم درد داشت یه کم اما اونقدر تو حال بودم که هیچی نگفتم اروم انگشتشو تکون میداد در همون حال کسم رو لیس میزد بعد دو تا انگشتشو کرد تو کونم با اون یکی دستش چوچولم رو میمالید تا سه تا انگشت کرد تو کونم اون یکی دستشم کرد تو کسم سه تا انگشت وسطیش تو کسم بود اون یکی دستشم سه تا انگشت وسطیش تو کونم بود تکون میداد چوچولم رو کرد تو دهنش نزدیک ارضا شدنم بود بهش گفتم با شصتش چوچولم رو مالید تند تند.


انگشتاشم میکرد تو کونم کسم با یه اه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه بلند ارضا شدم افتادم اونم شروع کرد اب کسم رو لیس زدن یه کم که نفس تازه کردم خواست دوباره شروع کنه خوردن سریع پا شدم کنارش دراز کشیدم گفتم بکن تو گفت ااااااا فکر کردی حالا حالاها مونده تا کردن دیدم نه میخواد منو سرویس کنه شروع کردم ازش لب گرفتن با دست کیرشو مالوندن اخه یه کم خوابیده بود بعد چند دقیقه دوباره شد سنگ.یواش یواش اومدم روش سرش گول مالیدم ازش لب میگرفتم یه دفعه کیرشو کردم تو کسم اخ جون چه حالی داد اخم رفت هو اونم گفت ای ی ی ی شیطون یه کم صبر کردم شروع کردم بالا پایین کردن نمیدونی چه حالی میداد کیرش خیلی سفت و کلفت بود ازش لب میگرفتم در گوشش حرف میزدم میگفتم چه کیری داری اونم میگفت اون تو تنوره بعد تو همون حالت که اون خوابیده بود من روش پشت کردمو بالا پایین میکردم بعد منو بلند کرد انداخت رو تخت پشتمو کردم از پشت گذاشت جلو بعد 15 دقیقه خوابیدم اومد روم بهترین حالتی که دوست دارم پاهام دور کمرش انداختم دستم دور گردنش اول کیرش رو مالید رو کسم تا خیس بشم بعد اروم کرد تو منم گفتم جوووووون شروع کرد تلمبه زدن نزدیکه ارضا شدنش بود کیرش رو در اورد دوباره کرد تو چند بار این کارو کرد تا منم نزدیکه ارضا شدنم برسه بعد کرد تو سرعتشو زیاد کرد منم پاهامو سفت کردم دور کمرش تند تند میکرد من ارضا شدم باعش شد تو کسم داغ تر بشه و تنگ تر و اونم با تمام فشار ابشو ریخت تو کسم چقدر داغ بود ابش با داد زدنش اومد بیرون و جفتمون رو هم ولو شدیم از هم لب گرفتیم

کوس دختر آسیایی

http://www.4shared.com/video/uQ-Zoup2/clip.html

سلام من شهرامم 32 ساله از مشهد. قيافه خوبي هم دارم اين رو تمام دوستان و فاميل ميگم که شکل يک از هنر پيشه هاي هاليود هستم اين داستان رو که مي خوام براتون بگم تقريبا 3سال پيش اتفاق افتاد ما از لحاظ مادي وضعمون خيلي خوبه من ازخودم ماشين(زانتيا) دارم ويک آپارتمان خيلي شيک بهترين نقطه شهربا بهترين لوازم که فکرش و بکنيد تک پسر هم هستم و يک دونه خواهر که اون هم آلمان مامان و بابا هم نيمي از سال رو ميرن پيش اون خلاصه يک روز من تنها بودم وحوصلم سر رفته بود گفتم يک سر برم توي شبکه (چت روم) وقتمون بگذره همين جور که داشتم سرک مي کيشدم ديدم يک ايدي دختر وارد چت شد من هم نا خواسته بهش سلام کردم
ولي جواب نداد من هم کم نياوردم اينقدر پيله شدم تا جواب داد بعد با هم صحبت کرديم و با ناز واکرا جواب من رو مي داد اسمش آزيتا بود و26سالش بود از من 3 سال کوچکتر بود با خودم گفتم اگر تو رو نکنم نامرد باشم از اين جريان 2 ماهي گذشت وکار من اين بود که هر روز ساعت 12 ظهر بيام و با اون چت کنم تا آخر با هزار کلک شماره بهش دادم واون هم بعداز 2هفته زنگ زد باز هم اين جريان 1 ماه طول کشيد باز هم تحمل کردم تا اينکه يک روز خودش گفت نمي خواي هم رو ببينيم من هم قبول کردم قرار گذاشتيم همون روز ساعت 9 توي يک رستوران آقا من توي کونم عروسي بود که ببينيم اين چه شکليه خلاصه رفتم وهمونجايي که قرار گذاشته بوديم ديدم بله يک خانم با همون مشخصات نشسته ولي اصلا خوشگل نيست و خيلي صورت معمولي داره سلام کرديم و ديگه هيچي نگفتيم غذا خورديم و بدون اينکه حرفي زده بايم خداحافظي
کدم و رفتم حساب کردم و اومدم خونه وبا خودم گفتم اي کير توي اين شانسه من با اينکه هميشه از اين لحاظ خيلي خوش شانس بودم ولي اين سرس خيلي بد بود اون شب خيلي توي فکر بود که با اون حرفهايي که به من زده بود نمي خورد با خودم گفتم ولش کن مهم نيست ساعتهاي 1 شب بود که ديدم موبايلم داره زنگ مي خوره نگاه کردم ديدم شماره همونه جواب ندادم ولي ول کن نبود خاموشش کردم و نشستم به مشروب خوردن تا سپيده صبح مي خوردم نفهميدم کي خوابم برد نزديکهاي ظهر بود که از خواب بيدار شدم و اول موبايلم رو روشن کردم چون منتظر تماس يکي از دوستهاي کاري بودم رفتم دوش گرفتم ديدم داره زنگ مي خوره اومدم نگاه کردم ديدم با ز آزيتاست اينقدر تماس گرفت ديگه کلافه شدم جواب دادم الو سلام. سلام .خوبي اي . گفت چرا اينجوري جواب من رو ميدي گفتم هميچي بعد گفت ميخوام ببينمت گفتم نه حوصله ندارم خيلي اصرار کرد و من هم ناچار قبول کردم گفتم کجا گفت الان کجاي گفتم توي آپارتمان خودم گفت ميام اونجا اشکالي نداره با ناراحتي و بي ميلي گفتم باشه ولي من مي خوام برم جايي کار دارم گفت باشه تا نيم ساعت ديگه ميام با زور و اکرا گفتم باشه وگوشي رو قطع کردم نيم ساعت گذشت وديدم ايفون زنگ خورد گفتم: کيه؟ گفت: منم گفتم:باشه بيا بالا واحد 3. رفتم در رو باز کردم واومدم توي پذيرايي روي مبل نشستم چند ثانيه بعد اومد سلام تا برگشتم بگم سلام کپ کردم وبه لکنت افتادم واي چه هلويي جلوم ايستاده بود بلند شدم ودست دادم گفتم: بفرما بشين يک دسته گل خيلي
قشنگ دستش بود داد به من گذاشتمش توي ظرف آب و اومدم مقابلش نشستم مونده بودم که اين ديروزي نيست که قدش بلندتر از اون سفيد لبهاي قلوه اي چشمهاي حالت دار گونه هاي خوشگل خيلي خوش اندام خلاصه هلو.رفتم و براش آب ميوه اوردم خورد وبعداز چند دقيقه گفت فقط خواستم خوب ببينمت و برم وبابت ديروز معذرت خواهي کنم اوني که اومده بود دختر کارگرمون بود چون نمي تونستم اعتماد کنم وخودم بيام وخودم اون طرف نشسته بودم ديدمت نمي تونستم بيام جلو گفتم که ناراحت ميشي بعد بهت توضيح ميدم ببخشيد يک ساعتي با هم حرف زديم البته اومد کنار من نشسته بود ومن هم هيچ کاري باهاش نکردم از چشماش التماس دعا رو ميخوندم ولي خودم رو بي تفاوت گرفتم حتي دستش رو هم نگرفتم بعد بلند شد گفت: کاري نداري من ميرم گفتم کجا گفت آخه تو کارداري مي خواي بري نخواستم کم بيارم گفتم اهان يادم نبود وقتي خم شد کفشش را پاش کنه کونش به طرف من بود واي چه کوني اصلا از رو مانتوش نشون نمي داد دست داد و رفت از اون روز چندروزي گذشت من هم هيچ اصراري نکردم براي دوباره ديدن شب جمعه همون هفته بود من باشگاه نرفتم و با 2 تا از دوستانم رفتيم شام بيرون و توپ مشروب خورديم آزيتا تماس گرفت که کجايي جريان رو بهش گفتم بدون هيچ حرفي قطع کرد من هم ناراحت شدم گفتم ديگه جوابش رو نميدم آخر شب بر گشتيم واز دوستام جداشدم چون تنها بودم و مامان و بابا رفته بودن آلمان جاي خواهرم اومدم آپارتمان خودم ساعت رو نگاه کردم 12 بود لباسهام رو در آوردم وبا يک شرت روي کاناپه داز کشيدم داشتم شبکه XXL رو نگاه مي کردم که آيفون زنگ خورد من هم بدون اينکه بگم کيه در رو زدم ودرب آپارتمان رو باز کردم واومدم باز روي
 کاناپه داراز کشيدم آخه اونقدر خورده بودم که فقط مي خواستم ولوبشم با خودم گفتم حتما پسر داييمه چون اون بيشتر اوقات که من تنها بودم شب جمعه ها ميومد توي همين فکر بودم که دست گرمي روي بازوم احساس کردم برگشتم نگاه کردم ديدم آزيتاست جا خوردم گفتم: تو؟ گفت: آره اومدم امشب با تو باشم گفتم: خونوادت پس چي؟ گفت: اونها با عموم از بعدازظهر رفتن شمال و5 روز ديگه ميان گفتم: پس خواهرت چي؟ گفت: به اونا گفتم من با دوستام مي خوام برم کيش خيالم راحت شد لباسهاش رو از تنش در آورد وبا يک دونه تاپ نشست جلوي من بعد گفت: من مشروب ميخوام گفتم: برو از يخچال بيار يک شيشه ويسکي آورد وشرع کرد به خوردن گفت قليان (ميوه اي) هم ميخوام من رفتم آماده کنم وقتي که اومدم ديدم نصفه شيشه رو خورده بعد شروع کرد به کشيدن قليان معلوم بود اولين بارش گفتم: تو که نمي توني چرا ميکشي؟ گفت: چون تو ميکيشيدي براي همين. فهميدم که چون من رفته بودم با دوستام ناراحت شده و مي خواد تلافي کنه قبلا بهم مي گفت که دوستم داره باورم نميشد ولي امشب باورم شد ديگه داشت ولو ميشد گفت: بريم رو تخت من هم قبول کردم دراز کشيد روي تخت و لباسهاش رو در آورد من هم فقط يک شرت پام بود خودش برام درآورد خدا عجب هيکلي داشت سفيد وبي مو کمر باريک و کون تپل وتراشيده آخه ورزشکار بود کمربند مشکي رزمي داشت سينه هاش
سفت وسربالا کس تپل و سفيد و صورتي ولي من خودم رو خيلي نگه داشتم اومدم کنارش دراز کشيدم من رو گرفت توي بغلش وشروع کرد با موهاي سينم بازي کردن وهمين جور هم دستش به کيرم بود کيرم اينقدر سفت شده بود که نگو من بلند شدم وبه بهانه آب ميوه آوردن اومدم اسپري بي حس کننده زدم به کيرم وبا دوتا ليوان آب ميوه اومدم توي اتاق ديدم نشسته وداره تلويزيون ميبينه من هم نشستم وشروع کردم به حرف زدن تا قشنگ بي حس بشه (کيرم) آب ميوه رو خورديم من هم اومدم توالت وکيرم رو قشنگ شستم اومدم توي اتاق ساعت2 صبح بود کنارش خوابيدم ديدم گفت: شهرام من ميخوام گفتم: چي؟ گفت: کير گفتم: ول کن بابا حوصله لا پايي رو ندارم گفت نه ديوونه بکن توي جلو وعقبم گفتم: مگر تو پرده نداري؟ گفت نه من يک بار ازدواج کردم ولي خب به دلايلي طلاق گرفتم من هم آب از دهنم راه افتاده بود خنديدم وخودش فهميد که بايد شروع کنه رفت سراغ کيرم وبا يک اشتهايي شروع کرد به خوردن که انگار از گرسنگي داره ميميره من هم شروع کردم به مالوندن سينه هاش گفت: شهرام کسم رو بخور من هم خيلي بدم ميومد گفتم: نه گفت: تازه حمام بودم وبرات تميزش کردم با بي ميلي رفتم سراغ اون گل سرخ تازبونم خورد ديدم عجب حالي داره واي داشتم ديوونه ميشدم چنددقيقه اي گذشت گفت: صبر کن يک کار ديگه ورفت شيشه ويسکي رو آورد گفت: پاشو به ايست به من گفت که از روي سينت بريز تا من از زيره کيرت بخورم من هم همين کار رو کردم بعد نوبت من شد بهش گفتم بيا لبه تخت بشين من هم
سرم رو بردم زيره کون و کسش اون از بالا مي ريخت من هم ميخوردم شيشه تمام شد بعد گفت بکن ديگه وقتشه من هم نامردي نکردم سرشهرام کوچولو رو گذاشتم دمه کسش وخان رو سواره درشکه کردم واي چقدر گرم بود وتنگ بزور رفت تووحالا نکن که کي بکن اصلا از ارضاشدن من خبري نبود اون آه و نالش تو اتاق پيچيده بود ويک فرياد بلند زد فهميدم ارضا شد گفتم: پس من چي؟ گفت: اينقدر بکن تا تو هم بشي من هم گفتم: چشمممم کيرم رو در آوردم گذاشتم دمه کون خوشگلش آروم فشار دادم شروع کرد به جيغ زدن گفت: شهرام دارم جر ميخورم ولي بکن حال ميده بعد بيشتر قنبل کرد واقعا داشتم رواني ميشدم از خوشحالي خيلي کونش قشنگ بود تا حالا توي عمرم همچين کوني نديده بودم از بغلهاي پام زده بود بيرون سفيد و تپل و نرم و ناز خلاصه شروع کردم به عقب جلو کردن اون هم مي گفت: شهرام محکمتر من هم وحشي شده بودم هرچقدرزور داشتم فشار ميدادم نفهميدم چقدر طول کشيد ولي ديگه عرق جفتمون در اومده بود مثل اينکه رفتيم دوش گرفتيم وکم کم به لحظه موعود نزديک شدم اره داشتم ارضا مي شدم خواستم بکشم بيرون گفت: نه بريز تو کونم من هم که نميتونم حرف خانم خوشگل هارو زمين بزنم اطاعت کردم همش رو ريختم توي کون مبارکش ديگه ولو شديم چنددقيقه اي گذشت بعد با هم رفتيم حمام و باز توي وان شروع کرديم به کردن وقتي اومديم بيرون ديديم صبح شده اومديم روي تخت خوابيديم تا عصر وبازهم تکرار تا شب شام رفتيم بيرون واين 4 روز با من بود ولي خيلي به من حال داد خيلي واقعا کم نذاشت براي من والان هم با هم ارتباط داريم ولي صيغه اش کردم اين هم نتيجه پيله بازي من بود و بد نبودبه شما هم نصيحت ميکنم کم نيارين.

18لینک دانلود کلیپ و عکس سکسی پاکستانی ,عربی و افغانی و هندی

مرکز کلیپ و عکس سکسی ایرانی و عربی وخارجی
بهترین سایت مجانی و اسان سکسی فارسی زبان میباشد
موفق باشيد سياوش

Free Galleries عکس دختر سکسی Young Teens,
http://sia20.wordpress.com
اینم یک کون توپ آخه حيف اين کون به اين خوشگلي نيست که کس ديگه اي نبينه ونکنتش؟
عجب کوس یا کس میده این دختر حشری باحجاب و چه ساکی بقدری حرفی عمل میکنه که کیر از کس تو دهن میکنه

 اموزش دانلود
بعد از کلیک روی لینک دانلود به صفحه ای هدایت خواهید شد روی ایکن Slow Download  که در مستطیل پایین صحفه کلیک کنید. منتظر باشيد   Please wait 51 seconds تمام شود.
پس از پايان شمارش،
کد رو باید در داخل اون جعبه نوشت و دقت داشته باشید  وقتی که کد رو وارد کردید دکمه Download رو بزنید .
18لینک دانلود کلیپ و عکس سکسی عربی و افغانی و هندی

size: 6mb
format: avi
duration: 00:02:30
دختر روستای عربی فقط کس نشان میده کس و پستون خفی داره

http://www.filesonic.com/file/773604..._video_sex.rar
size: 6mb
format: wmv
duration: 00:01:46
 
بیشتر در ادامه مطلب میباشد
size: 9mb
format: avi
duration: 00:03:17

http://www.filesonic.com/file/72919198/
size: 7mb
format: avi
duration: 00:03:03
size: 10mb
format: avi
duration: 00:04:40

http://www.filesonic.com/file/814428...Doggystyle.rar
size: 6mb
format: wmv
duration: 00:01:14

http://www.filesonic.com/file/827827...fes_sister.rar
size: 7mb
format: avi
duration: 00:01:24

http://www.filesonic.com/file/706939...ity_couple.avi
size: 7mb
format: avi
duration: 00:01:22

http://www.filesonic.com/file/777055...le_scandal.rar
size: 7mb
file type: wmv
duration: 00:01:39

http://www.filesonic.com/file/645774..._kaand_New.wmv
size: 8mb
format: wmv
duration: 00:05:25
size: 79.40mb
file type: wmv
duration: 00:08:05
size: 12mb
format: wmv
duration: 00:04:42

http://www.filesonic.com/file/682376...ersity_sex.wmv
size: 33mb
format: wmv
duration: 00:03:31

http://www.filesonic.com/file/693572...ex_scandal.wmv
size: 7mb
format: avi
duration: 00:02:42

http://www.filesonic.com/file/70622332/
size: 7mb
format: avi
duration: 00:03:52

http://www.filesonic.com/file/787635...ma_Exposed.rar
size: 20mb
format: wmv
duration: 00:10:53

http://www.filesonic.com/file/797055...Jerks_Cock.rar
size: 7mb
format: flv
duration: 00:02:12

http://www.filesonic.com/file/905670...ollege_mms.flv
size: 20mb
format: 3gp
duration: 00:19:07

http://www.filesonic.com/file/94894532/scandal.3gp