http://iranmano.blogspot.com سایت سکسی ایرانی جدید سیاوش دلسوزخفن, ,کلیپ ایرانی, داستان ، عکس س ک سی,سیاوش دلسوز
نمایش پستها با برچسب - کون. نمایش همه پستها
نمایش پستها با برچسب - کون. نمایش همه پستها
عکس سکسی جنده کوتوله+جنده حرفه ای ,عکس متحرک گایش
کلیپ و عکس سکسی ایرانی و عربی وخارجی
بهترین سایت مجانی و اسان سکسی فارسی زبان میباشد
موفق باشيد
سياوش
Free Galleries عکس دختر سکسی Young Teens,کوتوله کس بده
جنده نيم متری
دختر بچه
اين زن هم از اون جنده های حرفه ای است که کير واسش اسباب بازی شده ديگه.
جنده های حرفه ای
جنده کوتوله
عکس جنده تودل برو
دختر بچه
دختر بچهشما این را به صورت عمومی 1+ کرده اید. لغوپسر بچه کونی-کلیپ کون کردن پسر. كليپ خارجي سكي عکس کون عربی کون کردن پسر کلیپ کس لیسی فیلم دختر کونی کون کردن دختر
کلیپ سکسی انلاین یک دختر باحجاب ,داستان سکسی
مرکز دانلود کلیپ سکسی ایرانی و جنده افغانی یا پاکستانی , عکس های سکسی خارجی عربی عکس سکسی دختران بهترین سایت مجانی و اسان سکسی فارسی زبان میباشد
موفق باشيد سیاوش سکس با مانکن
کون اماده گایش حال میده
کون اماده گایش حال میده کیر چرب کنی بزنی کونش پاره کنی
کلیپ سکسی انلاین
داستان سکسی
نمیدونم از کجا شروع کنم این ماجرا با یه اس م اس اشتباه شروع شد. اصلا حال نداشتم که صدای موبایلم منو به خودم اورد . یه اس م اس امده بود . که اشتباه فرستاده شده بود. منم زنگ زدم ببینم این که اس م اس داده کی بوده. ولی جواب نمیداید . منم تصمیم گرفتم حالشو بگیرم. از شرکت از تلفون کارتی خلاصه هر تلفونی جلو دستم بود زنگ میزدم.این کار 3 روز تمام و بی وقفه ادامه
داشت تا یه روز دیدم یکی از کارگرا داره
داشت تا یه روز دیدم یکی از کارگرا داره
گوشیمو میاره دیدم همون شمارس که زنگ میزنه منم تلافی کردم جواب ندادم کارگرم تعجب کرد و گفت مهندس ..... چرا جواب ندادی منم اخم کردم و اون رفت من ادم مهربونی هستم ولی تو محیط کار خیلی جدی هستم مشغول کار شدم که بازم گوشیم زنگ خورد همون بود اینبار جواب دادم وای چه صدای نازی بودگفت:سلام حال شما خوبهخیلی جدی گفتم مرسی شما البته ناگفته نمونه با شنیدن اون صدا حول کردم ولی باز این زبون به دادم رسید خودمو زدم به زبون ریختن گفت: نمیشناسی گفتم نه اخه دیشب یه چیز محکم خورد تو سرمبا ناراحتی گفت چی چیزیتون که نشدهخندیدم و گفتم درد بلای تو بود دیگه خندید و گفت با زبونی که تو داری باید چندتا دوست دختر داشته باشیمنم گفتم ممکنه که باز خندید و گفت اشتباه گرفتی من دختر خالشم خودش روش نمیشه حرف بزنهمنم گفتم یه چیز بکش روش تا بشه از حاضر جوابیم خوشش امد وگفت که مریم مشکله گفتاری داره و نمیتونه خوب حرف بزنهمنم به شانسم لعنت گفتمبا بی میلی با مریم حرف زدم و اون روز تموم شدمریم هر روز زنگ میزد منم با بی میلی باهاش هرف میزدم تا اینکه قرار شد من مریم وسارا دختر خالش همدیگرو ببینیم قرارمون پارک گیشا بود البته من کرجی هستمرفتم سر قرار و منتظر شدم من میخواستم مخ سارا رو بزنم و مریم رو بپیچونم چون پیش خودم سارا رو خوشکل و مریم رو بی ریخت تصور کردم اونا امدن وای برق از سرم پرید دوتا هولو یکی از یکی خوشکلتر ولی سارا تو خوشکلی یک صدم مریم هم نبود مریم خیلی خوشکل بود قدش 170 وزنش 65 ابروهای کمونی لب کشیده موهای مشکی و بلند و سینه هاش که نگو دیوونم کرد یه دختر کامل هیچی کم نداشت
ولی سارا به زیبای صداش نبود زیبا بود ولی معمولی اون روز کلی با هم حرف زدیم منم تا تونستم خندوندمشون راستی تا یادم نرفته سارا ازدواج کرده بود ولی با شوهرش مشکل داشت از اون ماجرا یک هفته گذشت من که هیچ دوختری بیشتر از دو ساعت جلوم دووم نمیورد و میکردمش نتونسم مریم رو تو یک هفته بکنم اخه از سکس میترسید اینم از شانس من بود من با سارا هم خیلی خوب بودم ولی اون خیلی حشری بود همیشه از نگاهش کیرم راست می شدتا یه روز سارا زنگ زد و ادرس خونش رو داد و گفت مریم منتظر منه منم سری رفتم دو ساعت طول کشید تا رسیدم وقتی رسیدم دیدم سارا تنهاس و به نم میخنده با لحن حشری کفت مریم فکر میکنه میزارم این لعبت تنها مال اون
ترسو باشه خوستم برم که از پشت دسشو گذاشت رو کیرم
ولی سارا به زیبای صداش نبود زیبا بود ولی معمولی اون روز کلی با هم حرف زدیم منم تا تونستم خندوندمشون راستی تا یادم نرفته سارا ازدواج کرده بود ولی با شوهرش مشکل داشت از اون ماجرا یک هفته گذشت من که هیچ دوختری بیشتر از دو ساعت جلوم دووم نمیورد و میکردمش نتونسم مریم رو تو یک هفته بکنم اخه از سکس میترسید اینم از شانس من بود من با سارا هم خیلی خوب بودم ولی اون خیلی حشری بود همیشه از نگاهش کیرم راست می شدتا یه روز سارا زنگ زد و ادرس خونش رو داد و گفت مریم منتظر منه منم سری رفتم دو ساعت طول کشید تا رسیدم وقتی رسیدم دیدم سارا تنهاس و به نم میخنده با لحن حشری کفت مریم فکر میکنه میزارم این لعبت تنها مال اون
ترسو باشه خوستم برم که از پشت دسشو گذاشت رو کیرم
وشروع کرد به التماس کردن من تازه متوجه شدم اون لخته و چیزی تنش نیست زدم زیر گوشش و خواستم برگردم که دیدم پامو گرفت و شروع کرد به گریه کردن و التماس کردن خلاصه خرم کرد و نشستم اما چه سینه های داشت اجب کسی بود آب از لبم راه افتاد اون قول داد اگر با اون سکس داشته باشم مریم رو راضی کنه که به من کون بده منم قبول کردم با اکراه ولی از خدام بود اون کس بی مو که معلوم بود واسه من اماده شده رو بکنم رفتیم تو اطاق خواب تا رسیدیم تو با یه چشم به هم زدن من رو لخت کرد و سریع اسپره زد به کیرم پیشه خودم خندیدم و گفتم کونت پارس اینم بگم من خیلی دیر آبم میاد حالا که بی حس هم بود من شروع کردم به ور رفتن باهاش تو کارم وارد بودماز نوک سر تا نوک پاشو لیس زدم وبعد از 15 دقیقه رسیدم به اصل ماجرا شرو کردم به خوردن کسش دیگه داشت داد میزد که دیدم شل شد ارضا شده بود برگشت و کیر من رو گرفت تو دستش اول یه بوس از سر کیرم کرد اخه کیرم هنوز خواب بود سارا با مهارت شرو به ساک زدن کرد بعد از چند دقیقه کیر کلفت و 23 سانتی من دهن سارا رو پر کرد و به ته حلقش خورد کیرمو از دهنش در اورد و نگاهش کردبا شهوت گفت تو با این منو جرم میدی کیر شوهرم نصف این هم نیست که من خوابوندمش با کیرم میزدم رو کسش و با دست دیگم با چوچولش بازی میکردم صداش در امد میگفت بکن بکن تو میخوام جرم بدی ببینم بلدی یا نه منم صبر نکردم کسش خیس بود منم
یکدفه و با فشار کیرمو تا ته کردم تو جیغ بلندی کشید و گفت جرم دادی ولم کن پاره شدم الان از وسط نصف میشم تو بغلم محکم گرفتمش وشروع کردم با تمام وجود تلنبه زدن داشت گریه می کرد بعد از چند دقیقه بازم حشری شد و میگفت اخخخخ جرم بده تو بلدی کارتو منم میکردمش و همزمان گردنشو میخوردمبازم لرزید وشل شد بازم ارضا شده بود منم عرق کرده بودم ولی هنوز خیلی مونده بود تا ابم بیاد همنجورکه میکردمش داشتم با انگشت با کونش بازی می کردم کیرمو از کسش در اوردم و برش گردوندم کیرمو با تف خیس کردم کونشو با انگشت باز کرده بودم خواستم بکنم که برگشت و با التماس گفت نه من تا حالا کون ندادم من گوش نکردم محکم زدم رو کونش تا امد حرف بزنه سر کیرم رو گذاشتم جلو سوراخش و سر کیرمو کردم تو کونش جیغ کشید و گفت جر خوردم منم امون ندادم و تا ته کیرمو کردم تویه لحظه صداش نیومد محکم گرفته بودمش و تکون نمی خوردم تا ماهیچه هاش شل بشه ترسیده بودام اخه تکون نمیخورد یه صدای اروم گفت جرم دادی من تا حالا کون ندادم دارم میمیرم کیرتو بیار بیرون من گوش نکردم و شروع کردم به تلنبه زدنخیلی تنگ بود کیرم داشت میترکید.
یکدفه و با فشار کیرمو تا ته کردم تو جیغ بلندی کشید و گفت جرم دادی ولم کن پاره شدم الان از وسط نصف میشم تو بغلم محکم گرفتمش وشروع کردم با تمام وجود تلنبه زدن داشت گریه می کرد بعد از چند دقیقه بازم حشری شد و میگفت اخخخخ جرم بده تو بلدی کارتو منم میکردمش و همزمان گردنشو میخوردمبازم لرزید وشل شد بازم ارضا شده بود منم عرق کرده بودم ولی هنوز خیلی مونده بود تا ابم بیاد همنجورکه میکردمش داشتم با انگشت با کونش بازی می کردم کیرمو از کسش در اوردم و برش گردوندم کیرمو با تف خیس کردم کونشو با انگشت باز کرده بودم خواستم بکنم که برگشت و با التماس گفت نه من تا حالا کون ندادم من گوش نکردم محکم زدم رو کونش تا امد حرف بزنه سر کیرم رو گذاشتم جلو سوراخش و سر کیرمو کردم تو کونش جیغ کشید و گفت جر خوردم منم امون ندادم و تا ته کیرمو کردم تویه لحظه صداش نیومد محکم گرفته بودمش و تکون نمی خوردم تا ماهیچه هاش شل بشه ترسیده بودام اخه تکون نمیخورد یه صدای اروم گفت جرم دادی من تا حالا کون ندادم دارم میمیرم کیرتو بیار بیرون من گوش نکردم و شروع کردم به تلنبه زدنخیلی تنگ بود کیرم داشت میترکید.
سارا هم اه و ناله میکرد که جر خوردم اخخخخخ پارم کردی بسه دیگه من با این حفاش دیوونه شدم و ضرباتم رو محکم تر وسریع تر کردم عرق از سرو بدنم مثل اب میریخت اونم داشت دیگه لذت میبرد و منو تشویق به کردن سریع میکرد و میگفت اره دارم بهت کون میدم آخ جون جرم بده مال خودته هر کاری میخای بکن ولی از اب کیر من خبری نبود که نبود با یه جیغ بلند شل شد و شرو کرد به التماس که دیگه بسه دارم میمیرم از درت برای بار سوم ارضا شده بود ولی من نه دلم به حالش سوخت از تو کونش در اوردم برش گردوندم کیرم رو گذاشتم تو دهنش شروع کرد به ساک زدن خیلی وارد بود منم با سینه ها و کسش بازی میکردم و کسش رو لیس میزدم کیرمو ول کرد به پشت خوابید و پاشو داد بالا بازم حشری شده بود گفت یالا جرم بده باز منم باز کردم تو کسش وشرو کردم به کردنش دیگه خسته شدم ولی من تو سکس مغرورم و زن باید زیرم باشه روشای دیگ رو دوست ندارم انقدر تلنبه زدم که احساس کردم پوست کیرم داره میره احساس کردم ابم داره میاد بهش گفتم اونم گفت حیفه خیلی زحمت کشیدم واسه این اب کیر همشو بریز توم منم گفتم به چشم و همشو خالی کردم توش ولی تا 5 دقیقه کیرم تو کسش بود تمام ابم خالی شد نا نداشتم از روش بلند شم یک ساعتی روش خوابیدم بعد از روش بلند شدم تا با هم بریم حموم از درد پا نمی تونست راه بره بغلش کردم بردمش حموم و شستمش تو حموم بازم کردمش ولی اینبار زودتر ابم اومد بازم خالی کردم توش خیلی ازم تشکر کرد و گفت میخواد ازم بچه دار بشه منم برام مهم نبود بهش گفتم قولت که یادت نرفته گفت اگه قول بدم بازم باهاش سکس داشته باشم مریم رو برام راضی می کنه تا بکنمش منم قول دادم و تا صبح بازم کردمش و صبح راه افتادم رفتم سر کار ولی لختی سکس تمام بدنمو گرفته بود تا حالا اینجوری کسی رو نکرده بودم ولی منتظر سکس با مریم بودم روزها می گذشت و
من منتظر لحظه موعود بودم
من منتظر لحظه موعود بودم
بلاخره روز موئد فرا رسید سارا زنگ زد و گفت شب برم خونشون اخه بازم شوهرش رفته بود مسافرت منم شب راه افتادم و رفتم وقتی رسیدم دم در سارا میخندید پرسیدم پس مریم کو که جواب داد اول من بعد مریم مگه میزارم مریم تو رو تک خور کنه مریم فردا صبح میاد فهمیدم بازم رو دست خوردم رفتم تو خونه تو خونه یه بوی عطر مخصوصی میومد که ادمو حشری می کرد تا به خودم اومدم دیدم سارا لخت جلوی منه منم امونش ندادم و شروع کردم به لب گرفتن و خوابوندمش رو کاناپه وگردنشو می خوردم و اروم اروم میومدم پاینتر تا به سینههاش رسیدم سفت شده بود و نوک تیز از سینه هاش گاز میگرفتم و انم اخو اوخش شرو شده بود بعد از چند دقیقه که حسابی سینه هاش رو خوردم شرو به لیس زدن شکمش کردم تا رسیدم به نافش و زبونمو کردم تو نافش مثل مار هی به خودش می پیچید فهمیدم خوشش میاد منم چند لحظه به بازی با نافش ادامه دادم و اروم اروم امدم پایین تا به کسش رسیدم ناله هاش به داد زدن تبدیل شده بود منم کسشو لیس میزدم بوی خیلی خوبی داشت دیوونم میکرد چوچولش رو میک میزدم و یه گاز ازش گرفتم که بلند گفت اخخخخ کشتیم سریعتر کوسشو لیس زدم که بدنش به لرزه افتاد و با یه جیغ اورگاسم شد بازم باهاش ور میرفتم که از زیرم بلند شد و گفت نمیزارم بلای اون بار رو سرم در بیاری منو گایدی اونبار با شوهرم که سکس کردم هنوز درد داش تو تنم بود به زور جلوی گریمو گرفتم که لو نرم تا نقشمو عملی کنم منم داشتم بهش می خندیدم که حمله کرد و مثل وحشیها داشت لباسامو در میوورد میگفت من ارضا شدم و تو هنوز لخت هم نشدی تمام لباسهای من رو در اورد ومثل کیر ندیده ها تمام کیرم
رو کرد تو دهنش و با میکهای قوی کیرمو میخورد جوری که نزدیک بود مغزم از کیرم بزنه بیرون بهش گفتم یواش همش واسه خودته سرش رو بلند کرد و با احن حشری گفت ای کاش بود ولی فردا مریم صاحب این لعبت میشه و شرو به لیس زدنه خوایه هام کرد و دوتا تخمام رو هر جور بود تو دهنش جا داد تمام بدنم داغ شده بود خیلی حرفه ای بود البته منم بی کار نبودم و با سوراخ کونش ور میرفتم تا باز بشه سوراخش خیلی تنگ بود اخه فقط یه بار کون داده بود اونم که کار خودم بود افتتاحش کیرم رو از تو دهنش در اوردم و با کیرم با کس و چوجولش ور میرفتم ولی تو کسش نمی کردم اخه میخواستم از کون بکنمش منم داشتم به کارم ادامه میدادم که داد زد لعنتی بکن تو مردم جر بده کسمو من داشتم با سوراخ کونش ور میرفتم با اب کسش خیس کردم سوراخش رو تا سر کیرمو گذاشتم تو کونش مثل برق گرفته ها پرید و گفت نه نه نه هنوز درد میکنه نه کون نمیدم پاره میشم منم چیزی نگفتم بلند شدم و شروع کردم لباسامو پوشیدن شرتمو پام کردم که گفت داری چکار میکنی و با دست شرتمو گرفت و به التماس افتاد منم کارمو بلد بودم احساس به سکس تو چشماش موج می خورد با حالت پر از التماس گفت نرو خواهش میکنم. گفتم پس نه نداریم قنبل کن .گفت دردم می گیره نه منم حلش دادم و سریع شلوارمو پوشیدم که داد زد باشه لعنتی میدم و زود کونش رو گرفت جلوی من و گفت بیا بکن مال خودته جرش بده منم با یه حرکت سریع لخت شدم و کمی با کس و کونش ور رفتم بهش گفتم الان همچین جرت میدم تا دیگه به من نه نگی کیرمو گذاشتم جلو سوراخش و تا اومد حرف بزنه با تمام فشار کیرم رو تا خایه هام کردم تو کونش و محکم گرفتمش تا از زیرم در نره 10 ثانیه همه جا رو سکوت گرفت و من داشتم گردنشو میخوردم تا ارومش کنم که یکدفه جیغ وحشتناکی زد اخخخخخخ جر خوردم واااییییی مامان پارم کرد پاره شدم دارم میمیرم حالم به هم میخوره دارم از وسط نصف میشم درش بیار مردم ولی من محکمتر گرفتمش و شرو کردم اروم کیرمو تو کونش حرکت دادن خیلی تنگ بود خیلی هم داغ بود اروم اروم به این حالت عادت کرد منم با دستم چوچولش رو میمالیدم بعد از مدت کمی کونش شل شد و من شروع کردم به تلنبه زدن
![]() |
تلنبه زدن |
![]() |
کون |
![]() |
کون |
جاتون خالی سارا بازم سنگ تموم گذاشت ویه صبحونه ی عالی و مقوی خوردیم من تو تمام مدت به بدن بی نقس مریم نگاه میکردم و با اینکه شب یه سکس کامل داشتم برای سکس با این فرشته ی زیبا لحظه شماری میکردم از سر میز که بلند شدیم حس کردم مریم از من فرار میکنه و می ترسه منم منتظر فرست بودم که سارا با زیرکی این فرست رو برام فراهم کرد و به مریم گفت تو نمی خوای لباست رو عوض کنی مریم منو منی کرد که سارا امون نداد و گفت می خوای تا شب با این لباسها باشی دختر برو خودتو راحت کن مریم رفت تو اتاق خواب تا لباسش رو عوض کنه که سارا به من فهموند که پشت سرش برم تو اتاق و کارو تموم کنم وقتی اروم وارد اتاق شدم دیدم مریم فقط یه تاب صورتی تنشه با یه شرت توری که نمای کوس توپلش رو نشون میداد و حتی یه مو هم رو بدنش نبود و معلوم بود صبح رفته حمام داشتم میترکیدم از پشت نزدیکش شدم وتا خواست دولا شه شلوار
بپوشه محکم گرفتمش تو بغلم و کونش کامل روکیرم بود ترسید و تا خوست بگه نه حولش دادم رو
![]() |
کونش |
![]() |
کونش |
کونش رو به من بود اون باسنهای حالت دار و شهوت بر انگیز تا چند لحظه ی دیگه باید از یه مهمون عزیز پذیرایی میکرد من داشتم کار خودم رو می کردم که دیدم سارا هم لخت تو اتاقه با اشاره بهش فهموندم من رو لخت کنه اونم سریع این کار رو کرد وشروع به ساک زدن واسه من کرد واقعا حرفه ای این کار رو میکرد منم با سوراخ کون مریم سرو کله میزدم تا باز بشه ولی مگه باز میشد تا اینکه دیکه حوصلم سر رفت از سارا پماد چرب کننده رو گرفتم و کیر خودم و کون اون رو کامل چرب کردم مریم متوجه سارا شد و با التماس از سارا خوست که نذاره من بکنمش می گفت سارا دردم میاد من طاقت ندارم میمیرم از درد ولی خبر نداشت که سارا طرف منه سر کیرم رو

از چند لحظه بی حالی بازم التماس میکرد که بسه درد تمام بدنم رو گرفته دیکه نمیتونم رو کونم بشینم جر خوردم بسهو یکدفعه چیزی که من می خواستم بگم از دهن خودش خارج شد و زحمت من رو واسه کس لیسی کم کردگفت بکن تو کسم مردم از درد کون منم امون ندادم قبل از اینکه پشیمون شه برش گردوندم . اب کسش کارم رو راحتر کرده بود سارا هم سریع اماده عملیات امداد شد منم بعد از کمی ور رفتن با کسش کیرم رو گذاشتم دم سوراخش از ترس داشت میلرزید ارمم فشار دادم تو خم شدم روش ولبم رو گذاشتم رو لباش کسش خیلی تنگ بود منم داشتم ازش لب می گرفتم تا اروم بشه لباش واقعا سکسی و شیرین بود زبونش رو کشیدم تو دهنم و کیرمو فشار دادم تا پردش پاره شد از درد بدنش رو جمع کرد و جیغ ارومی کشید کسش خیلی داغ و تنگ بود منم خسته شده
مریم
گاییدن.حشری ,anal sex
توصیه می شود آلت تناسلی را وارد کنید، یا دیلدو، کمی در یک زمان، مدتی توقف کنید، آلت تناسلی را کمی بیشتر وارد کنید و غیره. به این ترتیب مقعد به تدریج کشیده می شود و خطر درد ناخواسته کاهش می یابد. برای تسهیل نفوذ، فردی که تحت نفوذ قرار میگیرد میتواند به آرامی فشار دهد، دقیقاً مانند هنگام رفتن به توالت - به طوری که عضله اسفنکتر در مقعد باز شود. همچنین می توانید با باز نگه داشتن باسن، کار را آسان تر کنید تا دهانه مقعد باز شود. هرچه آرامش بیشتری داشته باشید، معمولاً نفوذ راحت تر و زیباتر است.
کلیپ سکس, دوست دختر سکس ضربدری
حشری باش راحت باش برای ورود به دنیای سکس فارسی
کلیپ سکس موبایل
داستان از اونجایی شروع میشه که یه روز من و الهه باهم رفتیم بازار برای خرید. همینطور که تو بازار مشغول دیدن اجناس بودیم، چشمم به یه لباس قشنگی افتاد که هوس انگیز بود و اگه الهه اونو می پوشید دیوونم میکرد. بالاخره لباس رو خریدیم و برگشتیم خونه. به الهه گفتم سریع لباستو بپوش میخوام کیف کنم. وقتی الهه لباسشو پوشید دیوانه وار به سمتش حمله ور شدم و از پشت گرفتمشو شروع به حال کردن باهاش. اون شب دو بار ترتیبشو دادم. اما مساله این بود که اگه الهه تو مهمونی خونوادگی با اون لباس میرقصید چی پیش می اومد.
دست بر قضا آخر هفته عروسی دخترخاله الهه بود . شب عروسی شد و عروسی هم قاطی بود. به الهه گفتم سعی کن خودت رو جمع و جور کنی. که به من گفت تو به من اعتماد نداری؟ گفتم دارم ولی دور و بر ما پر از آدمای مست و دیوونه ست. گفت : بی خیال بابا حواسم هست . یه آهنگ گذاشته بودن و همه دو به دو مشغول رقص شدیم. من و الهه هم با هم ور می رفتیم و می رقصیدیم . تو گوشش گفتم امشب خدا به دادت برسه. اونم گفت اگه امشب پسر خوی باشی تو رو به عرش می برم. همینطور مشغول بودیم که یه لحظه متوجه شدم که یه نفر خیلی تو نخ الهه ست. فکرم مشغول شده بود. یهو دیدم که اون نفر با زنش میترا دارن کنار ما میرقصن. اسم طرف مهرداد بود. مهرداد پسردایی الهه است. پس از مدتی دیدم مهرداد داره تنش رو به تن الهه می ماله که به من گفت خوش به خالت الهه دیگه آخرشه که من هم گفتم میترا نهایتشه. من هم کم نیاوردم و خودم رو به میترا نزدیکتر کردم تنم رو به تنش مالیدم. میترا هم مثل الهه چیزی نگفت. بالاخره اون شب به همین منوال گذشت تا رسید به روز عروسی که مهرداد اومد پیش من و به من گفت دیشب بهت خوش گذشت؟ به لطف دختر عمت آره. گفتم تو چی؟ گفت منم به لطف میترا بله. بعد گفت لباس الهه رو کجا خریدی؟ گفتم فلان جا. گفت میترا دیشب داشت منو می کشت که حتما باید برام بخری. آخه الهه واقعا خوشگل شده بود. گفتم چیه دلت رو برد که اونجوری بهش نزدیک میشدی. گفت منننننن من ... نه گفتم خودت رو به اون راه نزن. بار آخرت باشه اگه یه بار دیگه ببینم من هم مقابله به مثل می کنم. گفت نه که دیشب مقابله به مثل نکردی. گفتم چیزی که عوض داره گله نداره.
عروسی دختخاله الهه به خیر و خوشی تموم شد. یه روز میترا به الهه زنگ می زنه و میگه شام تو و فرزاد بیاین خونه ما. الهه به من زنگ زد و جریان رو گفت. گفتم نه . بالاخره با تهدیدات الهه قبول کردم که من بهت نمی دم و به یکی دیگه میدم و از این حرفا. من و الهه شب رفتیم و مهرداد چه تحویلی گرفت. اون شب از همه چیز صحبت کردیم که بحث به سکس ضربدری رسید که مهرداد گفت الان دیگه مد شده و همه دارن این کار و با تمام لذت انجام میدن. من که حتی تصورش هم برام سخت بود مخالفت خودم رو با این مساله عنوان کردم و گفتم این افراد آدم نیستن. حتی حیوونا هم این کارو نمی کنن. مهرداد گفت حیوونا که حالیشون نمیشه اگه حالیشن می شد حتما این کارو میکردن.
اون شب گذشت و رفتیم خونه و به الهه گفتم آماده شو که لامسب داره می ترکه . الهه هم با بی میلی قبول کرد و گفت نمی دونم چرا چند وقتیه که لذت نمی برم گفتم حتما هوس کیر بزگتر کردی. گفت آره میری جراحی کنی کیرت بزرگ بشه. گفتم جراحی؟ گفت آره مهرداد رفته حراحی کرده . گفتم مگه تو کیر مهرداد رو دیدی که یهو جا خورد و گفت نننننننننننه ... نه میترا می گفت. احساس کردم یه خبرایی هست. اون شب به الهه گفتم اگه دوست داری مهرداد تورو بکنه بگو بهش میگم تو رو بکنه گفت نه نیازی نیست هر موقع خواستم خودم بهش می گم. تا اینو گفت وحشیانه برش گردوندم و کیرم رو گذاشتم دم کونش با فشار کردم تو کونش. دادش رفت هوا. قبلا هر موقع هوس کون الهه رو میکردم ازش اجازه می گرفتم و با التماس و قربون صدقه سرش رو فقط فرو میکردم. اما اون شب تا نصف فرو کردمش که پارش کردم. تو این دو سالی که باهم ازدواج کردیم اینطوری کون نداده بود. قبلا رو نمی دونم. آبم رو همون تو کونش خالی کردم و مثل حیوون ولش کردم و با عصبانیت رفتم حموم و اومدم جدا ازش خوابیدم. یه دو روزی باهم قهر بودیم. اما باز این لامسب که هوس کس بکنه دیگه مجبور به آشتی میشی. اما این بار الهه زیاد به من محل نذاشت و گفت به یه شرط باهات آشتی می کنم که بری کیرترو جراحی کنی. دیگه مونده بودم چیکار کنم.
حالا اگه نوبتی هم باشه نوبت ما بود که مهرداد و میترا رو دعوت کنیم. من می دونستم که الهه یه جورایی به مهرداد دل بسته اصلا دوست نداشتم اونه بیان. اما الهه اونا رو دعوت کرد و اونا امدن به خونه ما. اون شب مهرداد باز سکس ضربدری رو پیش کشید. میترا و الهه تو آشپزخونه بودن که به مهرداد گفتم مهرداد گفت بله. گفتم مگه میترا تورو ارضا نمیکنه گفت میکنه ولی ما دو تا میخوایم یه تجریه جدیدی رو حتی برا یه بار هم که شده داشته باشیم. گفتم حتما منو الهه رو انتخاب کردی. گفت اگه تو راضی بشی. گفتم من . گفت اره رضایت الهه رو میترا گرفته. گفتم باید روش فکر کنم. شام رو خوردیم و یه فیلم نیمه گذاشتیم شروع به دیدن کردیم. من همش تو فکر میترا افتادم اون شب خیلی به من میپیچید انگار. واقعا دلم رو برده بود. دیگه داشتم دیوونه می شدم. با خدوم گفتم حالا یه شب که هزار شب نمیشه حالا الهه یه شب می خواد یه کیر دیگه رو بخوره اونم خوب پسرداییشه اشکال که داره ولی زیاد نداره از اونطرف من هم میترای کس و کون قشنگ رو می کنم. این به اون در. فیلم هم رسید به لحظات خیانت زنه به شوهرش که تا یه خوشتیپه رو دید عاشقش شد و بهش پا داده بود هر بار می رفت خونشونو پسره ترتیبشو می داد. من که دیگه تصمیمم رو گرفته بودم یواش به مهرداد گفتم برنامه ریزیش با تو. من حرفی ندارم فقط به یه شرط گفت چه شرطی؟ گفتم اگه امشب راضی کننده نبود دیگه حرفش رو هم نمی زنیم. گفت باشه مطمئن باش .
مهرداد پا شد به بهونه دستشویی رفت بیرون که بلافاصله میترا هم پشت سرش رفت. بعد از چند دقیقه اومدن و گفتن ما آماده ایم الهه گفت آماده چی؟ مهرداد گفت آماده مبارزه تن به تن. همه زدیم زیرخنده و یه آهنگ سکسی گذاشتم و شروع کردیم چهارتایی به رقصیدن. چهارتایی داشتیم قاطی میرقصیدیم که الهه ومهرداد از من و میترا جدا شدن. من هم تا این صحنه رو دیدم میترا رو گرفتم و انداختم رو کاناپه بدون اینکه لباسش رو در بیارم رفتم سراغ کسش انگار کس ندیدده بودم . باور کنید کیرم داشت میترکید. یواش یواش شروع به خوردن کسش کردم . تو همین حال یهو یادم افتاد که الهه هم یه طرف دیگه هست. یه نگاه انئاختم دیدم آره الهه داره کیر مهرداد که بزرگ و کلفت هم بود با جراخی البته، دار براش ساک می زنه کثافت برامن تا حالا اینجوری ساک نزده بود. من هم دیگه بایستی میترا رو لختش میکردم که این کارو کردم و نشستم رو کناپه گفتم بخور که اونم شروع کرد به ساک زدن. وای این دیگه کی بود استاد و حرفه ای تمام بود. دیگه داشت آبم می اومد. کیرم رو از دهنش در آوردم و رفتم اسپری ویاگرا رو آوردم زدم به کیرم بعد دوباره رفتم سراغ کس میترا شروع به خوردن کردم تا اسپری بتونه اثر کنه. بعد که احساس کردم دیگه کیرم بیحس شده رفتم سراغ کس کنی. دیگه بایستی خدا به داد میترا برسه. الهه که اونطرف داشت جر می خورد دادش رفته بود هوا .
دیدم کیر گنده مهرداد داره اونو جر می ده که الهه می کفتم تورو خدا مهرداد تو که اینجوری منو نمی کردی که مهرداد گفت امشب شوهرت به من اجازه داده که تور بگیرم و پاره پاره کنم. قبلا یواشکی بود و اگه جرت میدادم اون میفهمید لو میرفتیم حالا دیگه کار از کار گذشته. منم گفتم می دونم چیکار کنم. کم کم اوضاع عادی شد و الهه داشت با کیر مهرداد حال می کرد و هی داد میزد مهرداد کثافت هموش و بده تو مهرداد هم با حرص و ولع تا ته فرو میکردش. من هم دو تا پای میترا رو دادم هوا و شروع به تلمبه زدن با سرعت کردم. میترا دیگه داشت جر می خورد که داد میزد مهرداد به دادم برس این دیگه چقدر وحشیه . اینو که گفت برش گردوندم و کونش رو دادم هوا با یکم کرم روان کننده یواش یواش همشو فرو کردم تو کونش. البته یه کم اسپری به کونش زدم تا کمی بیحس بشه و منم کارم رو راحت تر بکنم. حدود 40 تا 50 دقیقه همینطور من و مهرداد ترتیب الهه و مبترا رو داددیم. که مهرداد گفت فرزاد حالا بیا من و تو الهه رو باه بکنیم. گفتم باشه. به من گفت تو کیرت کوچیکتره ازکون بذار من می ذارم تو کسش. همین کارو کردیم و شروع کردیم به کردن الهه که من که خیلی از الهه لج داشتم خیلی بهش فشار می آوردم اما انگار نه انگار که الهه از کون دادن می ترسید و هرچی بیشتر فشار میدادم بیشتر کیف میکرد مهرداد هم با یک ریتم خاصی کسش رو می کرد که الهه یه مرتیه لرزید و ارگاسم شدو منم دیگه داشتم می اومدم که همه آبم رو ریختم تو کون الهه. مهرداد هم گفت من دارم میام کجا بیام گفتم بریز داداش نگران نباش منم جبران میکنم و گفت با اجازه آقا فرزاد و همش رو تو کس الهه خالی کرد. میترا که داشت تو هنگام کردن الهه ما سه تا رو ناز و نوازش می کرد گفت پس من چی . گفتم میترا جون نگران نباش تا صبح وقت زیادی داریم. چهارتایی رفتیم حموم و اومدیم بیرون.
از حموم که اومدیم گفتم مهرداد گفت بله گفتم من دیگه الهه رو نمی خوام الهه مال خودت. میترا رو بده به من بسه. الهه گفت چرا مگه من چمه. گفتم تو کیری که دوست داشتی می خوری. گفتم ظاهرا شما باهم برنامه های ویژه ای از قبل داشین و ما خبر نداشتیم. که داستانش رو بعدا باید از زبون مهرداد و الهه تعریف کنم. اون شب هم با یه برنامه سکسی چهارنغره گذشت و برنامه آخر و ویژه رو با میترا تموم کردیم. این بار من کس میترا کردم و آبم رو با اجازه مهرداد تو کس مبترا ریختم. از اون پس هفته ای یه بار باهم برنامه داشتیم که خیلی به ما خوش می گذشت. اگه یه هفته کنسل بشه من باید بمیرم. که خدا نکنه یه هفته بدون میترا باشم.
اگه بد شرح دادم عذر می خوام
کلیپ سکس موبایل
![]() |
سکس ضربدری |
![]() |
سکس آزاد در حانواده |
![]() |
خوشگل ترين و سكسي ترين |
داستان از اونجایی شروع میشه که یه روز من و الهه باهم رفتیم بازار برای خرید. همینطور که تو بازار مشغول دیدن اجناس بودیم، چشمم به یه لباس قشنگی افتاد که هوس انگیز بود و اگه الهه اونو می پوشید دیوونم میکرد. بالاخره لباس رو خریدیم و برگشتیم خونه. به الهه گفتم سریع لباستو بپوش میخوام کیف کنم. وقتی الهه لباسشو پوشید دیوانه وار به سمتش حمله ور شدم و از پشت گرفتمشو شروع به حال کردن باهاش. اون شب دو بار ترتیبشو دادم. اما مساله این بود که اگه الهه تو مهمونی خونوادگی با اون لباس میرقصید چی پیش می اومد.
دست بر قضا آخر هفته عروسی دخترخاله الهه بود . شب عروسی شد و عروسی هم قاطی بود. به الهه گفتم سعی کن خودت رو جمع و جور کنی. که به من گفت تو به من اعتماد نداری؟ گفتم دارم ولی دور و بر ما پر از آدمای مست و دیوونه ست. گفت : بی خیال بابا حواسم هست . یه آهنگ گذاشته بودن و همه دو به دو مشغول رقص شدیم. من و الهه هم با هم ور می رفتیم و می رقصیدیم . تو گوشش گفتم امشب خدا به دادت برسه. اونم گفت اگه امشب پسر خوی باشی تو رو به عرش می برم. همینطور مشغول بودیم که یه لحظه متوجه شدم که یه نفر خیلی تو نخ الهه ست. فکرم مشغول شده بود. یهو دیدم که اون نفر با زنش میترا دارن کنار ما میرقصن. اسم طرف مهرداد بود. مهرداد پسردایی الهه است. پس از مدتی دیدم مهرداد داره تنش رو به تن الهه می ماله که به من گفت خوش به خالت الهه دیگه آخرشه که من هم گفتم میترا نهایتشه. من هم کم نیاوردم و خودم رو به میترا نزدیکتر کردم تنم رو به تنش مالیدم. میترا هم مثل الهه چیزی نگفت. بالاخره اون شب به همین منوال گذشت تا رسید به روز عروسی که مهرداد اومد پیش من و به من گفت دیشب بهت خوش گذشت؟ به لطف دختر عمت آره. گفتم تو چی؟ گفت منم به لطف میترا بله. بعد گفت لباس الهه رو کجا خریدی؟ گفتم فلان جا. گفت میترا دیشب داشت منو می کشت که حتما باید برام بخری. آخه الهه واقعا خوشگل شده بود. گفتم چیه دلت رو برد که اونجوری بهش نزدیک میشدی. گفت منننننن من ... نه گفتم خودت رو به اون راه نزن. بار آخرت باشه اگه یه بار دیگه ببینم من هم مقابله به مثل می کنم. گفت نه که دیشب مقابله به مثل نکردی. گفتم چیزی که عوض داره گله نداره.
عروسی دختخاله الهه به خیر و خوشی تموم شد. یه روز میترا به الهه زنگ می زنه و میگه شام تو و فرزاد بیاین خونه ما. الهه به من زنگ زد و جریان رو گفت. گفتم نه . بالاخره با تهدیدات الهه قبول کردم که من بهت نمی دم و به یکی دیگه میدم و از این حرفا. من و الهه شب رفتیم و مهرداد چه تحویلی گرفت. اون شب از همه چیز صحبت کردیم که بحث به سکس ضربدری رسید که مهرداد گفت الان دیگه مد شده و همه دارن این کار و با تمام لذت انجام میدن. من که حتی تصورش هم برام سخت بود مخالفت خودم رو با این مساله عنوان کردم و گفتم این افراد آدم نیستن. حتی حیوونا هم این کارو نمی کنن. مهرداد گفت حیوونا که حالیشون نمیشه اگه حالیشن می شد حتما این کارو میکردن.
اون شب گذشت و رفتیم خونه و به الهه گفتم آماده شو که لامسب داره می ترکه . الهه هم با بی میلی قبول کرد و گفت نمی دونم چرا چند وقتیه که لذت نمی برم گفتم حتما هوس کیر بزگتر کردی. گفت آره میری جراحی کنی کیرت بزرگ بشه. گفتم جراحی؟ گفت آره مهرداد رفته حراحی کرده . گفتم مگه تو کیر مهرداد رو دیدی که یهو جا خورد و گفت نننننننننننه ... نه میترا می گفت. احساس کردم یه خبرایی هست. اون شب به الهه گفتم اگه دوست داری مهرداد تورو بکنه بگو بهش میگم تو رو بکنه گفت نه نیازی نیست هر موقع خواستم خودم بهش می گم. تا اینو گفت وحشیانه برش گردوندم و کیرم رو گذاشتم دم کونش با فشار کردم تو کونش. دادش رفت هوا. قبلا هر موقع هوس کون الهه رو میکردم ازش اجازه می گرفتم و با التماس و قربون صدقه سرش رو فقط فرو میکردم. اما اون شب تا نصف فرو کردمش که پارش کردم. تو این دو سالی که باهم ازدواج کردیم اینطوری کون نداده بود. قبلا رو نمی دونم. آبم رو همون تو کونش خالی کردم و مثل حیوون ولش کردم و با عصبانیت رفتم حموم و اومدم جدا ازش خوابیدم. یه دو روزی باهم قهر بودیم. اما باز این لامسب که هوس کس بکنه دیگه مجبور به آشتی میشی. اما این بار الهه زیاد به من محل نذاشت و گفت به یه شرط باهات آشتی می کنم که بری کیرترو جراحی کنی. دیگه مونده بودم چیکار کنم.
حالا اگه نوبتی هم باشه نوبت ما بود که مهرداد و میترا رو دعوت کنیم. من می دونستم که الهه یه جورایی به مهرداد دل بسته اصلا دوست نداشتم اونه بیان. اما الهه اونا رو دعوت کرد و اونا امدن به خونه ما. اون شب مهرداد باز سکس ضربدری رو پیش کشید. میترا و الهه تو آشپزخونه بودن که به مهرداد گفتم مهرداد گفت بله. گفتم مگه میترا تورو ارضا نمیکنه گفت میکنه ولی ما دو تا میخوایم یه تجریه جدیدی رو حتی برا یه بار هم که شده داشته باشیم. گفتم حتما منو الهه رو انتخاب کردی. گفت اگه تو راضی بشی. گفتم من . گفت اره رضایت الهه رو میترا گرفته. گفتم باید روش فکر کنم. شام رو خوردیم و یه فیلم نیمه گذاشتیم شروع به دیدن کردیم. من همش تو فکر میترا افتادم اون شب خیلی به من میپیچید انگار. واقعا دلم رو برده بود. دیگه داشتم دیوونه می شدم. با خدوم گفتم حالا یه شب که هزار شب نمیشه حالا الهه یه شب می خواد یه کیر دیگه رو بخوره اونم خوب پسرداییشه اشکال که داره ولی زیاد نداره از اونطرف من هم میترای کس و کون قشنگ رو می کنم. این به اون در. فیلم هم رسید به لحظات خیانت زنه به شوهرش که تا یه خوشتیپه رو دید عاشقش شد و بهش پا داده بود هر بار می رفت خونشونو پسره ترتیبشو می داد. من که دیگه تصمیمم رو گرفته بودم یواش به مهرداد گفتم برنامه ریزیش با تو. من حرفی ندارم فقط به یه شرط گفت چه شرطی؟ گفتم اگه امشب راضی کننده نبود دیگه حرفش رو هم نمی زنیم. گفت باشه مطمئن باش .
مهرداد پا شد به بهونه دستشویی رفت بیرون که بلافاصله میترا هم پشت سرش رفت. بعد از چند دقیقه اومدن و گفتن ما آماده ایم الهه گفت آماده چی؟ مهرداد گفت آماده مبارزه تن به تن. همه زدیم زیرخنده و یه آهنگ سکسی گذاشتم و شروع کردیم چهارتایی به رقصیدن. چهارتایی داشتیم قاطی میرقصیدیم که الهه ومهرداد از من و میترا جدا شدن. من هم تا این صحنه رو دیدم میترا رو گرفتم و انداختم رو کاناپه بدون اینکه لباسش رو در بیارم رفتم سراغ کسش انگار کس ندیدده بودم . باور کنید کیرم داشت میترکید. یواش یواش شروع به خوردن کسش کردم . تو همین حال یهو یادم افتاد که الهه هم یه طرف دیگه هست. یه نگاه انئاختم دیدم آره الهه داره کیر مهرداد که بزرگ و کلفت هم بود با جراخی البته، دار براش ساک می زنه کثافت برامن تا حالا اینجوری ساک نزده بود. من هم دیگه بایستی میترا رو لختش میکردم که این کارو کردم و نشستم رو کناپه گفتم بخور که اونم شروع کرد به ساک زدن. وای این دیگه کی بود استاد و حرفه ای تمام بود. دیگه داشت آبم می اومد. کیرم رو از دهنش در آوردم و رفتم اسپری ویاگرا رو آوردم زدم به کیرم بعد دوباره رفتم سراغ کس میترا شروع به خوردن کردم تا اسپری بتونه اثر کنه. بعد که احساس کردم دیگه کیرم بیحس شده رفتم سراغ کس کنی. دیگه بایستی خدا به داد میترا برسه. الهه که اونطرف داشت جر می خورد دادش رفته بود هوا .
دیدم کیر گنده مهرداد داره اونو جر می ده که الهه می کفتم تورو خدا مهرداد تو که اینجوری منو نمی کردی که مهرداد گفت امشب شوهرت به من اجازه داده که تور بگیرم و پاره پاره کنم. قبلا یواشکی بود و اگه جرت میدادم اون میفهمید لو میرفتیم حالا دیگه کار از کار گذشته. منم گفتم می دونم چیکار کنم. کم کم اوضاع عادی شد و الهه داشت با کیر مهرداد حال می کرد و هی داد میزد مهرداد کثافت هموش و بده تو مهرداد هم با حرص و ولع تا ته فرو میکردش. من هم دو تا پای میترا رو دادم هوا و شروع به تلمبه زدن با سرعت کردم. میترا دیگه داشت جر می خورد که داد میزد مهرداد به دادم برس این دیگه چقدر وحشیه . اینو که گفت برش گردوندم و کونش رو دادم هوا با یکم کرم روان کننده یواش یواش همشو فرو کردم تو کونش. البته یه کم اسپری به کونش زدم تا کمی بیحس بشه و منم کارم رو راحت تر بکنم. حدود 40 تا 50 دقیقه همینطور من و مهرداد ترتیب الهه و مبترا رو داددیم. که مهرداد گفت فرزاد حالا بیا من و تو الهه رو باه بکنیم. گفتم باشه. به من گفت تو کیرت کوچیکتره ازکون بذار من می ذارم تو کسش. همین کارو کردیم و شروع کردیم به کردن الهه که من که خیلی از الهه لج داشتم خیلی بهش فشار می آوردم اما انگار نه انگار که الهه از کون دادن می ترسید و هرچی بیشتر فشار میدادم بیشتر کیف میکرد مهرداد هم با یک ریتم خاصی کسش رو می کرد که الهه یه مرتیه لرزید و ارگاسم شدو منم دیگه داشتم می اومدم که همه آبم رو ریختم تو کون الهه. مهرداد هم گفت من دارم میام کجا بیام گفتم بریز داداش نگران نباش منم جبران میکنم و گفت با اجازه آقا فرزاد و همش رو تو کس الهه خالی کرد. میترا که داشت تو هنگام کردن الهه ما سه تا رو ناز و نوازش می کرد گفت پس من چی . گفتم میترا جون نگران نباش تا صبح وقت زیادی داریم. چهارتایی رفتیم حموم و اومدیم بیرون.
از حموم که اومدیم گفتم مهرداد گفت بله گفتم من دیگه الهه رو نمی خوام الهه مال خودت. میترا رو بده به من بسه. الهه گفت چرا مگه من چمه. گفتم تو کیری که دوست داشتی می خوری. گفتم ظاهرا شما باهم برنامه های ویژه ای از قبل داشین و ما خبر نداشتیم. که داستانش رو بعدا باید از زبون مهرداد و الهه تعریف کنم. اون شب هم با یه برنامه سکسی چهارنغره گذشت و برنامه آخر و ویژه رو با میترا تموم کردیم. این بار من کس میترا کردم و آبم رو با اجازه مهرداد تو کس مبترا ریختم. از اون پس هفته ای یه بار باهم برنامه داشتیم که خیلی به ما خوش می گذشت. اگه یه هفته کنسل بشه من باید بمیرم. که خدا نکنه یه هفته بدون میترا باشم.
اگه بد شرح دادم عذر می خوام
![]() |
خوشگل |
![]() |
خوشگل |
اشتراک در:
پستها (Atom)