Powered By Blogger

کلیپ سکسی موبایلmp4 ,دانلود فیلم سکسی ایرانی

mp4 دانلود فیلم سکسی ایرانی
سکس با ي دختر پرده دار به صورت کامل پسره تو نمي کنه ولي تا نصفه مي کنه تو…خيلي با حاله حتما ببينيد مطمئنم کاري با خودتون مي کنيد

http://rapidshare.com/files/104743310/iranian_101.mp4

قسمت اول ي سکس کامل ايراني همراه با اهنگ…همه مدل سکس انجام ميدن چه اونايي که بلديم چه اونايي که بلد نيستيم…خيلي قشنگه

http://rapidshare.com/files/104743344/iranian_102.3gp

قسمت دوم کليپ بالايي… خدمونيم دختره عجب هيکلي داره

http://rapidshare.com/files/104743369/iranian_103.3gp

کوس ناز

سياوش
سياوش
سياوش
سياوش
کلیپ سکسی موبایل از سیاوش

پيش خودم فكر ميكردم اگه نازيلا تو اتاق من نياشه چي . اگه تو اتاق مادرم رفته باشه خوابيده باشه . يك ضد حال ناجور ميخوردم. آروم با ترس و لرز به بهونه آب خوردن رفتم سمت يخچال. بعد كه آب خوردم برگشتم كه مثلا بخوابم. رفتم يك نگاه تو اتاقم انداختم كه يك دفعه كيرم سيخ شد. بازم بدنم شروع كرد به لرزيدن. نازيلا اونجا بود. پتوي قهوه اي رنگ خواهرم رو انداخته بودن روش. تنها از اين ميترسيدم كه بابام هم تو حال خوابيده بود. و جاي من با اينكه خيلي از جايي كه بابام خوابيده بود دور بود ولي ميترسيدم بيدار شه منو نبينه شك كنه. آخر شب اومده بود خونه. مونده بودم چي كار كنم.آدم وقتي بخواد حال كنه خيلي خطرات رو به جون ميخره. مثل من. ديگه فقط ميخواستم يك جوري نازيلا رو بكنم. حالا هر طور شده. مونده بودم با بابام چي كار كنم. هر چند خوابش سنگين بود ولي ممكن بود بيدار شه. فكر كردم ميرم تو اتاق خودم فوقش اگه كسي بيدار شد . ميگم تو هال خوابم برد. بيدار كه شدم رفتم بخوابم تو اتاقم كه ديدم نازيلا هم اونجا خوابيده. فكر بدي نبود. فوقش اگه در حال كردن هم ميفهميدم كسي بيدار شده. زود به نازيلا ميگفتم خودش رو جمع كنه. رفتم تو اتاقم. نازيلا به پهلو خوابيده بود. ساعت رو ديدم نزديك 3 شب. ميخواستم بيدارش كنم كه يك وقت نترسه. كلي بدنم ميلرزيد. از هيجاني كه داشتم كل بدنم سردش شده بود. هيجان از اينكه ميخوام يك كون توپ اون هم براي نازيلا كه جدا محشر بود رو بكنم. دستانم تعادل نداشت. خواستم بيدارش كنم كه يك فكري كردم. ميخواستم ببينم خواب سنگين هست يا نه. ميخواستم همون جور كه خوابه بكنمش . اگه هم بيدار شد بش ميگم كه من هستم. خيلي آروم پتو رو از روش برداشتم كناري گذاشتم. بعد اروم رفتم پشتش دراز كشيدم مثل خودش. آروم خودم رو بش نزديك ميكردم. به طوري كه فقط چند سانتيمتر كيرم با كونش فاصله داشت. از بالا هم چنان نزديكش شدم كه گردنش جلوي صورتم بود و نفسم به گردنش ميخورد و برميگشت به صورت خودم. ديگه تحمل نكردم آروم چسبيدم بش و اين قدر شلوارش نازك بود كه كيرم درست رو چاك كونش جا گرفت. شروع كردم به حركت كردن . يواش يواش كيرمو تو چاك كونش عقب جلو ميكردم. كلي داشتم حال ميكردم. يك لحظه فكر كردم اين از من زرنگتره شايد بيداره داره به من ميخنده تو دلش. خندم گرفته بود. گفتم يك حرفي بزنم بش. اگه بيدار بود كه جواب ميده. اگه نبود كه خوب خوابه. آروم در گوشش گفتم وقتي كردم توش اشكت در اومد بازم بخند. منتظر بودم ببينم چي ميگه كه حرفي نزد.از بدنش فاصله گرفتم. فهميدم جدا خوابه. ديگه خودم رو سپردم دست كيرم. شلوارش رو با دو تا دستم از دو طرف گرفتم و به سمت مخالف كشيدم تا شلوارش گشاد شه . من ميدونستم نازيلا بيدار هم بشه باز ميكنمش. ولي ميخواستم بدونم اگه يكي مثل شوهر خواهرش خواست ترتيبش رو بده تا كجا ميتونه بره جلو. شلوارش رو طوري باز كرده بودم كه وقتي ميخوام بكشم پايين به بدنش نخوره بيدار بشه. خيلي راحت شلوارش رو تا زير زانوش كشيدم پايين. بعد نوبت شرتش بود. گرماي كونش رو حس ميكردم. كيرم داشت منفجر ميشد. از شدت شهوت آخ آخ ميكردم. دهنم پر از آب ميشد. دوست داشتم همون لحظه تا دسته كيرم رو تو كونش بكنم . شرتش رو مثل شلوارش كشيدم پايين . ديگه كونش لخت بود. يك ذره ناراحت شدم كه تا اين جا جلو اومدم و نازيلا هنوز خوابه. سوراخ كونش رو تو اون تاريكي پيدا كردم .كمي سوراخش رو ماليدم.بعد رفتم سمت كسش شروع كردم يواش ماليدن. انگارنه انگار. يك كمي از عقب به كمر و پاهاش فشار آوردم تا دمر بشه . اين قدر هلش دادم كه دمرش كردم. بعد آروم شلوار و شرتمو تا آخر كشيدم پايين رفتم رو كونش و كيرمو گذاشتم لاي كونش. خوابيده بودم روش . يك ذره لاي كونش كيرمو حركت دادم . داشتم به اوج ميرسيدم. خيلي ها حسرت كردن نازيلا رو ميكشيدن. ولي من اين بار دوم بود داشتم نازيلا رو ميكردم. هر چي آب تو دهنم بود رو خالي كردم رو كيرم كه يك دفعه يه صدايي اومد. فكر كردم كسي بيدار شده خيلي سريع شلوار و شرتمو كشيدم بالا . اومدم شلوار و شرت نازيلا رو بكشم بالا كه خودش سريع اين كار رو كرد و پتو رو كشيد رو خودش. بي حركت موندم . خندم گرفته بود تو اون بحراني كه خودم براي خودم درست كرده بودم. رفتم از سوراخ كليد بيرون رو ديد زدم ببينم كي بيدار شده . ولي چيزي نديدم. احتمالا گربه اي پريده بوده رو بشكه اي كه تو حياط گذاشته بوديم . خيالم كه راحت شد يك نگاه كردم به نازيلا . دستم رو گذاشتم جلو دهانم. تا صداي خندم بيرون نره. مرده بودم از خنده. بش گفتم ور پريده بيداري براي من فيلم بازي ميكني. از تكان خوردن بدنش زير پتو فهميدم داره زير پتو ميخنده. كيرم دوباره راست شد. اومدم طرفش پتو رو زدم كنار و خيلي سريع شلوار و شرتش رو كشيدم پايين. از شدت شهوت . آخ آخ مي كردم و هي به نازيلا ميگفتم جون آخ كون . دمرش كردم زود خوابيدم روش از ترس اينكه يكي بيدار بشه ميخواستم زود كارمو بكنم و خيالم راحت بشه. لاي كونش رو از هم باز كردمو اون سوراخ نازش رو بوس كردم و شروع كردم به ليسيدن اون سوراخ ناز. سوراخ كونش حسابي نرم و ليز شده بود. هر چي آب تو دهنم بود براي بار دوم خالي كردم رو كيرم تا ليز شه. بش گفتم زير سري خودت رو بده بذارم زير شكمت .گفت مگه ميخواي بكني تو. گفتم من نميخوام كه . آقا كيره ميخواد بره تو. و يواش خنديدم. بعد كيرمو با سوراخش ميزون كردم آروم هل دادم توش. دهنش رو گرفتم يك وقت جيغ نزنه. بعد بازم فشار دادم تا نصف كيرم ليز خورد رفت تو. يك آخ طولاني گفتم از شدت حالي كه ميكردم. نازيلا همون لحظه دستم رو زد كنار و فحش داد. كلي درد ميكشيد و فحش ميداد .هي ميگفت رضاي ذليل مرده سوختم درش بيار. گفتم الان در ميارم چند دقيقه صبر كن الان تمام ميشه. آروم شروع كردم عقب جلو كردن. واي كه چه حالي ميكردم. همون جور كه ميكردمش بش گفتم يك سوال كنم راستشو ميگي. خيلي آروم گفت آره. صداش بد جوري ميلرزيد. بش گفتم جون هر كي دوست داري اين شوهر خواهرت كاري نكرده. يك نگام كرد و قسم خورد كه نه .فقط براي من خر شده . گفتم چرا خر. صداش لرزش داشت. گفت زودتر كار رو تموم كن. ميخوام بخوابم. براي اينكه زودتر ارضا نشم چند لحظه بي حركت شدم تا دوباره شروع كنم. كه گفت زود باش تمومش كن الان يكي بيدار ميشه آبرومون ميره. شروع كردم دوباره تلمبه زدن. بش گفتم اين جوري نميشه برگرد. برگشت . رفتم رو كسش خوابيدم. يه لب ازش گرفتم. بش گفتم پاهات رو بذار رو كتف هام. خندش گرفته بود . مي گفت جون هر كي دوست داري زودتر تمومش كن الان يكي مياد. پاهاشو دادم بالا. بعد كيرمو گذاشتم رو سوراخ كونش هل دادم تو. يك آخي كرد.خيلي راحت ليز خورد رفت تو. شروع كردم ضربه زدن. تا آخر ميكردم تو و ميكشيدم بيرون. ميخواستم حالت صورتش رو وقتي ميكردمش ببينم. چشماش رو بسته بود و هر بار كه ميكردم تو؛ لب و دهنش يك كمي باز ميشد. دستمو بردم رو كسش . شروع كردم ماليدنش. نفس نفس ميزد. چند لحظه لبم رو گذاشتم رو لبش و اومدم لبم رو بردارم كه يه نفس خيلي بلندي كشيد فهميدم ارضا شده . بش گفتم چشمات رو باز كن. گفت خوابم مياد. ميدونستم داره حال ميكنه. خجالت ميكشه چشماش رو باز كنه. از لرزش صداش موقع حرف زدن معلوم بود. داشتم ديگه ارضا ميشدم. شدت ضربه زدنم رو بيشتر كردم و خيلي سريع تو كونش تلمبه ميزدم تا آبم بياد. بش گفتم داره تموم ميشه و چنان تو كونش تلمبه ميزدم كه هي نفس بلند ميكشيد. دهنش رو ديگه كاملا بازكرده بود آبم داشت ميومد. با دستم فكش رو گرفتم و فشار دادم تا دهنش باز بشه. بعد ازش لب گرفتم. بش گفتم اومد . لبش رو ميخوردم. همون لحظه هم آبم با فشار داخل كونش خالي شد. محكم لب ميگرفتمو آبمو تو كونش خالي مي كردم. بعد چند لحظه از رو كونش بلند شدم . شلوارمو كشيدم بالا. بش گفتم بكش بالا الان يكي مياد تو. ولي انگار تو حال خودش نبود. خودم شلوار و شرتشو كشيدم بالا و گفتم خيلي حال دادي. ممنون. بش گفتم كاري نداري. با بي حالي گفت نه برو تا بابات هم نيو مده. و خنديد. رفتم بالا سرش با دستم يك نيشگون از كونش گرفتمو بش گفتم اين هلو مال منه فقط . بعد از رو شلوار يه ماچ از كونش كردمو بش گفتم آخ كه فداش ميشم. رفتم خوابيدم. صبح ساعت 11 بود كه پا شدم.همه بيدار بودن حتي نازيلا. تا ديدمش يه چشمك انداختم بش كه اگه خجالت ميكشه. خجالت رو بذاره كنار. داييم با زن دوم خودش عصر همون روز اومدن دوباره خونه ما آخر شب هم يكي از عمو هام اومد خونه ما. از اين خايه مال هاي مملكت كه هم تو سپاه هم تو كلانتري مقام داشت. وقتي ميومد كسي جراعت نداشت آهنگ لس آنجلسي گوش كنه. ديدم اين اومد به نازيلا گفتم طرف من نياد . هر جا كه ميديدم نازيلا نزديك من هست خيلي آروم ميگفتم خايه مال. كه يواشكي ميخنديد. فردا صبح حالم گرفته شد. خانواده داييم ميخواستن برگردن. ولي خوب نازيلا كلي حال داده بود

دانلود ویدیو یا کلیپ سکسی جنده افغانی یا پاکستانی

مرکز دانلود کلیپ سکسی ایرانی و جنده افغانی یا پاکستانی , عربی عکس سکسی دختران بهترین سایت مجانی و اسان سکسی فارسی زبان میباشد
موفق باشيد سیاوش
http://iranpress3gp.blogspot.com/
کلیپ انلاین سکسی کون کردن یه دختر سکسی با پستونهای ناز اون عکس این دختر سکسی

عکس سکسی یک جنده خوشگل کون گنده .تلمبه زدن !!!!

دانشمندان «خودارضایی» را برای زن و مرد بی‌ضرر و حتی مفید می دانند """


کليپ کم حجم -یک کیر تو کوس و یکی تو کون1390

کلیپ سکسی همجنس بازی از مردهای کونی

لینک دانلود یک کلیپ سکسی افغانی یا پاکستانی میباشد
فایل با WINRARباز میشود برو حال کن
لینک دانلود با حجم 2 MB
3GPP Movie
لینک دانلود 
download from MediaFire
http://www.mediafire.com/?jss4gb969cu1vp6





جريان نازي رو كه براتون گفتم . پس نيازي نيست كه بگم من چه جوري با هاله اشنا شدم . بعد از دوستي من با نازي و 2 سال رابطه اي كه با هم داشتيم اتفاقات زيادي بين ما افتاد . كه يكي از اين اتفاقات باعث شد كه من از كس و كون هاله هم يه فيضي ببرم جريان از اين قرار بود كه من از اون شهري كه توش درس ميخوندم يه بار يه سوغاتي خوشگل واسه خونه اورده بودم كه قيمتش شصت هزار تومان بود . تو اين رفت و امدائي كه نازي به خونمون داشت اين سوغاتي رو ديد و از من خواست كه واسه اونم يكي از همون بيارم . اما چون من زورم ميومد شصت تومن پياده شم با كمال پروئي بهش گفتم پولش بده تا برات بيارم . كه نازي هم قبول كرد و پول رو بهم داد . اينم بگم كه ميونه نازي با شوهرش . سر جنده بازياي نازي بد جوري خراب شده بود . من پول رو گرفتم و رفتم شهرستان هنوز يه ماهي از رفتنم نگذشته بود كه نازي خبر طلاق گرفتن از شوهرش رو بهم داد . واسه من زياد فرق نميكرد چون من در هر صورت اونو ميكردم. اما واسه نازي خيلي فرق ميكرد چون راحتر ميتونست جنده بازي در بياره خلاصه نازي از شوهرش جدا شد . من براي تعطيلات نوروز به تهران برگشتم و به خيال اين كه يه زن بيوه كه هيچ كس بالا سرش نيست منتظرمه . اما انگار تو نبود من خيلي اتفاقات افتاده بود . نازي ديگه به تلفناي من جواب نميداد و به هيچ عنوان حاضر نبود كه من ببينمش . نميدونستم كه چي شده و چرا نازي بازي در مياره . خلاصه به هاله زنگ زدم كه از اون بپرسم چي شده . به هاله زنگ زدم و با كمال تعجب هاله بهم گفت كه نازي صيغه يه نفر شده و اون شخص به نازي قول ازدواج داده . خيلي اعصابم خورد شده بود . سوراخ فوري من حالا ديگه مال يه نفر ديگه بود . يكي ديگه با قول ازدواج خرش كرده بود. بايد فكرشو ميكردم كه نازي رو زمين نميمونه . اون قدر خوشگل بود كه گرگاي تهران راحتش نزارن .با نا امبدي گوشي رو قطع كردم و به خودم گفتم بايد به فكر يكي ديگه باشي چند روزي از اين ماجرا گذشته بود كه يه روز تلفن زنگ خورد . تلفن رو كه برداشتم با تعجب ديدم نازيه . فكر كردم كه دلش واسه من تنگ شده و دوباره ميخواد همه چي رو از نو شروع كنه. اما اون جنده با حالت سردو خيلي بي منت . بهم گفت زنگ زدم كه پولمو بگيرم ( همون شصت تومن ) .


اما من پولو خرج كرده بودم و تصميم داشتم به خاطر اين كيري كه خوردم تلافي كنم . واسه همين ميخواستم بهش بگم بهت نميدم كه يه فكري به سرم زد . چون ميدونستم كه چند روز ديگه خونمون خالي ميشه بهش گفتم كه دو روز ديگه بيا خونمو پولتو بگير . اولش ميگفت نه من تو رو ميشناسم اذيتم ميكني . من اونجا نميام . بيا بيرون پولمو بده كه من بهش گفتم عمري من پولتو بيام بيرون بهت بدم . من تا يه بار ديگه نكنمت بيخيال نميشم . كه اونم شروع كرد به زبون ريختن كه من الان ديگه صاحب زندگي هستم نميخوام زندگيمو كه تازه شروع كردم خراب كنمپيش خودم گفتم اخه جنده وقتي شوهر داشتي جنده بازي در مياوردي . حالا كه صيغه يكي ديگه شدي واسه من شدي بچه مومن . بهش گفتم پولتو ميخواي فلان ساعت خونم بيا پولتو بگير و گوشي رو قطع كردم .روز قرار شد و يه چي ته دلم ميگفت كه نازي مياد . خودمو اماده كرده بودم كه با 1 ساعت تاخير صداي زنگ خونه رو شنيدم . گوشي رو كه بر داشتم ديدم هاله پشت در و ميگه منتظرم كه پولو بياري . رفتم جلوي در و بهش گفتم مگه قرار نبود خود جنده ش بياد پس چرا تو رو فرستاده . كه هاله شروع كرد به من من كه كار داشت و مهمون داشت و منو فرستاد . منم گفتم باشه بيا تو پولو بهت بدم . كه هاله گفت نه تو نميام . بهش گفتم بيا تو الان همسايه ها ميبينن ابروم ميره . ( اين توضيح لازمه كه هيچ وقت يه زن سالم با يه جنده دوست نميشه) هاله راضي شد و اومد تو و بدون اين كه بشينه گفت روز باش پولو بده ميخوام برم . كه من بهش گفتم بابا يه دقيقه صبر كن الان برات ميارم . تو بشين تا برم از تو اتاق پولو بيارم . من دروغ ميگفتم چون اون موقع هيچ پولي نداشتم كه بهش بدم . رفتم تو اتاق و يه كيف خالي رو اوردم . به هاله گفتم نازي بهت گفت فقط پولو بگير . اونم گفت مگه قرار چيز ديگه اي هم بدي . كه من گفتم نه قرار ه چيزي بگيرم . هاله شونه هاشو انداخت بالا كه به من چيزي نداد كه بيارم . بهش گفتم لازم نبود چيري بهت بده چون كه تو اون چيز همراته . هاله گفت منظورت چيه نميفهمم كه چي ميگي . گفتم ببين من به نازي گفته بودم تا يه بار ديگه نكنمت پولتو نميدم . اونم قبول كرد. حالا كه تو رو فرستاده معلوم ميشه اين وظيفه رو به تو سپرده هاله شروع كرد به فحش دادن كه تو ونازي غلط كردين مگه الكيه . نيازي به زور و اجبار نبود چون ميدونستم كه هاله جنده س . رفتم طرفش و دستاشو گرفتم و اروم لباشو بوسيدم بهم گفت خواهش ميكنم كه ولش كنم تا بره . گفت اصلا من به ريش بابام خنديدم كه اومدم اينجا به من چه كه نازي از تو طلبكاره . كه باز لبامو چسبوندم به لباش . بدون اين كه حرفي بزنم اروم شروع كردم به باز كردن دكمه هاي مانتوش . هاله هيچي نميگفتو لباشو محكم بسته بود كه نتونم خوب بخورمشون . منم بدون اين كه حرفي بزنم با سينه هاش ور ميرفتم كه هاله بهم گفت تو رو خدا بيخيال من شو من مثل نازي نيستم من زندگيمو دوست دارم .



كه منم بهش گفتم خودت خواستي نبايد كار كس ديگه اي رو قبول ميكردي .ميدونستم اينا همش زر مفت و اگه كسي راضي نباشه اينجوري تا نميكنه و حداقلش يه جيغو دادي را ميندازه اروم شروع كردم به در اوردن لباساش و تو يه چشم به هم زدن لخت مادر زاد جلود من بود . بهش گفتم كه نازي بهت نگفته كه من چقدر از ساك خوشم مياد . هاله گفت نه نه نه من بدم مياد نميتونم و من كيرمو ميمالوندم رو صورتش . و بهش ميگفتم بخور خوشگله من فقط يه كم بخور . كه اون با بي ميلي كير خوشتراش منو انداخت تو دهنشو و ميمكيد بعد چند لحظه بلندش كردمو بردمش نزيكه كاناپه به حالت قنبل دستاشو انداخت رو مبل و كون خوشگلشو تسليم كير گرسنه من كرد .با دستام ميزدم رم كونش و قربون كونش ميرفتم .خيلي حشري شده بودمو كونش از بس ضربه خورده بود قرمز شده بود . دوست نداشتم بكنم تو كسش چون ميدونستم زود ابم مياد . واسه همين مدام با كس و كونش بازي ميكردم ضربه ميزدم كه هاله گفت بسه ديگه بكن من ديرم شده بايد برم من گفتم نه بايد التماس كني كه منو بكن . من دوست دارم اينو بگي . بگو منو بكن زود باش بگو كه هاله گفت مسخره بازي در نيار به زور منو لخت كردي حالا ميخواي اتماس كنم كه منو بكني عمرا التماس كنم جنده دوست نداشت اون طوري كه من ميخوام باشه . فقط ميخواست من زود خالي كنم . منم بدون معطلي كيرمو انداختم تو كس ابدارش . دلم ميخواست به جاي لذت درد بكشه واسه همين با تمام قدرت تلمبه ميردم .اما انگار كسش حرفه اي تر از اين حرفا بودو فقط اه و اوه ميكرد . با هر تلمبه اي كه ميزدم يه ضربه هم به كونش ميزدم . اين كارم اذيتش ميكرد . به همين خاطر من محكم تر ميزدم . اون قدر اين كارو كردم كه كونش سرخ شده بود . تصميم داشتم كه بزارم تو اون كون سفيدشو از اون كون خوشگل هم كام بگيرم . اما اب كيرم مجال ندادو با فشار تو كسش خالي كردم . اومد بگه تو كسم نريز اما ديگه دير شده بودو من همه اب رو تو كسش خالي كردم و يه چند لحظه اي تو همون حالت موندم بعد از اين كار لباساشو پوشيد و گفت كه حالا پول رو بده منم گفتم برو تو اون كيفه از تو اون بردار هاله كيف رو باز كرد و گفت كو تو اين كه پولي نيست منم بهش گفتم . من پولو از نازي گرفتم و به خودشم ميدم . تا خودش نياد از پول خبري نيست . كه يهو فحش و بدوبيراه بود كه نثار من ميشد اما من بيخيال اين حرفا بودم به اون چيزي كه ميخواستم رسيده بودم . ميدونستم كه هاله اون قدر بي ابرو نيست كه بخواد داد و بيداد كنه . بعد كلي فحش هاله دمش رو انداخت رو كولش و رفت منم سر مست از يه سكس با هال به كس ننه ي نازي و هاله ميخنديدم