Powered By Blogger

عکس سکسی14- ترکی \افغانی

دوستان روی عکس ها کلیک کنید بزرگتر میشه سیاوش

دختر جنده

سکس ضربدری
کوس افغانی

کوس ترکی

کلیپ سکسی کوس عربی40/rapidshare


کلیپ شماره 10/Short Clips

Short Clips

http://rapidshare.com/files/21851352...cial.part1.rar
http://rapidshare.com/files/21851352...cial.part2.rar

Big Booby Short Clips



http://rapidshare.com/files/218893819/Short_Clips.rar

Desi Short Clips 02
arab women on webcam
Five clips in one folder




http://rapidshare.com/files/218893819/Short_Clips.rar

Desi Anal & Facial Cumshot



http://rapidshare.com/files/223099071/Desi_Anal.rar

Big Desi Boobs on Webcam



http://rapidshare.com/files/22581481..._Web_Boobs.rar

Big Tits Slim Bod Desi



http://rapidshare.com/files/24170548...s_slim_bod.rar

Dakshina



http://rapidshare.com/files/241705485/Dakshina.rar

Oriya Girl Dharitri



http://rapidshare.com/files/241705486/Dharitri.rar

Two in One



http://rapidshare.com/files/241705494/Two_in_one.rar

Reluctant Mallu Nurse



http://rapidshare.com/files/241705488/Mallu-nurse.rar

Nude bath in the pond



http://rapidshare.com/files/241705489/Pond_Bath.rar

Renu



http://rapidshare.com/files/241705490/Renu.rar

Ritu



http://rapidshare.com/files/241705491/Ritu.rar

Shanta



http://rapidshare.com/files/241705492/Shanta.rar

Cute Desi Blows



http://rapidshare.com/files/24174567...an_Blowjob.rar

Tamil Sex



http://rapidshare.com/files/243001696/Tamil_Sex.rar

Arab BBW



http://rapidshare.com/files/243292803/Arab_BBW.rar

BBW Shakeela



http://rapidshare.com/files/243292806/BBW_Shakeela.rar

Kitchen Bath



http://rapidshare.com/files/24629463...he_kitchen.3gp

Desi Forced Sex Fantasy



http://rapidshare.com/files/24629463...ex_fantasy.avi

Desi Giving a sweet sucking Blowjob



http://rapidshare.com/files/24629463...Short_Hair.wmv

Five in One



http://rapidshare.com/files/246303186/Five_in_One.rar

Neetu's Tits



http://rapidshare.com/files/247550559/Neetu_s_Tits.rar

داستان سکسی 10

او میگفت: امیرخان چی شده امروز خیلی تو خودتی؟ بابا نیم ساعت هم از وقت گذشته تو هنوز مشغولی ، مگه نمیخوای بری خونه؟......
ازپشت میز بلندشدم و از ایشان تشکر کردم و گفتم : چیزی نیست ؟ این پرونده منو مشغول کرده بود، حالا بقیه کارشو میزارم برای فردا... همراه او از اداره خارج شدم و با همان افکار راهی خونه شدم . وقتی وارد خونه شدم با صدای بسته شدن در پرستو مانند یک فرشته زیبا درحالیکه یک دامن بسیار کوتاه پلیسه بنفش رنگ و یک تاپ بندی چسبون صورتی بسیار خوشرنگ تنش کرده بود به استقبالم اومد و خودشو تو بغلم ولو کرد. لبی از او گرفتم و طبق معمول دستی به لنبرای کونش کشیدم و گفتم: عزیزم ماشاءا... روز به روز خوشگل تر و جذاب تر میشی بزنم به تخته !! .... خودشو لوس کرد و گفت :امیر؟.. ببین امروز لباسم چطوره؟ خوبه؟ و یک قری به خودش داد ، طوریکه بعلت کوتاهی دامنش شرت توری مشکی رنگش با تمام محتویات برجسته اش نمایان شد ، لباشودوباره بوسیدم و.... گفتم : عزیزم خودت اینقدرزیبا و تو دل برو هستی که هرچی بپوشی زیبا و زیباترمیشی !.. مخصوصاً این مینی دامن!! که یک جلوه خیلی قشنگ به رونا و باسنت داده و دل منو برای اونا بی تاب کرده .....

کونشو

بوسیدمش و رفتم تو اطاق لباسموعوض کردم و بعدش یک دوش گرفتم، وقتی از حمام بیرون اومدم پرستومیزشامو حاضر کرده بود، حین صرف شام پرسیدم: تازه چه خبر ؟...گفت : به ...خبرا پیش شماست از من میپرسی چه خبر ؟؟... تو تعریف کن چه خبر ؟.. چی کردی ؟... !

گفتم : هیچی امن و امان ..!! چه خبر باید باشه ؟؟..!! گفت : ..ا..ه امیر لوس نشو دیگه؟..! خودت میدونی..... چی میگم ...... دیشب این همه تعریف کردی..
سوراخ کونش

گفتم : خوب عزیزم شامتو بخور.. تا بعد بیشتر صحبت کنیم ....بعد از صرف شام رفتیم نشستیم تو هال ، تلویزیون روشن بود و یک سریال قدیمی را نمایش میداد ... پرستو خودش را رو مبل جابجا کرد و چسبید به من و.... گفت : نگفتی ...؟
گفتم : راستش امروز همه اش تو فکربودم تا شاید اونی که میخوائیم پیدا کنم ولی پیدا نکردم باید بیشتر فکرکنم.... عزیزم...!!.... دستمو انداختم دور کمرش و اونو کشیدم طرف خودم ولی او پاشد نشست رو پاهام و چون شلوارک پوشیده بودم گرمی کون و روناش منو داغ کرد ، لبشو بوسیدم و از رو تاپ چسبونی که تنش بود نوک سینه هاش را با دندون یواش گاز گرفتم کیرم داشت بلند میشد دستی به رونای بلوریش که مثل آئینه صاف و لغزنده بود کشیدم و گفتم : خوب عزیزم حالا تو بگو امروز چه خبر..؟ 


توکه خبرهای دنیا را تلفنی از دوستات میگیری و گپ میزنی ، تعریف کن ... خوشگل من!....و دستمو کردم ت وشرتش از داغی کوسش دستم سوخت...!!.. داغ .. داغ.... واقعاً پرستو کوس برجسته و نازی داره همیشه هم بهش میرسه هم موهاشو دائم میزنه و صافش میکنه هم معطرش میکنه....... جون میده برای لیس زدن..... با انگشت چوچولهشو مالیدم.... اومد بالا.....پرستو در حالیکه داغ کرده و لپاش گل انداخته بود صورتشو نزدیک صورتم آورد و گفت: هیچی ..!!..ولی راستش امروز فهمیدم منیر همدوره دانشگاهیم با یک مهندس ازدواج کرده.......
گفتم: خوب.. خوب.؟..... کی عروسی کرده.؟..... چرا این خوشگله ما را دعوت نکرده ؟.
گفت : تابستون گذشته وقتی ما شمال بودیم عروسی کرده، زنگ زده ما نبودیم..... بعدشم سه چهار ماهی شاید هم بیشتر رفتن خارج برا ی ماه عسل ، حالا هم دو سه ماهیه که اومدن ....
گفتم : عالیه..... بهتر ازاین نمیشه....
پرستوگفت : چی چی عالیه؟؟...
کوس و کون

گفتم: عزیزم تو میتونی به همین مناسبت اونا را برای یک شام دعوت کنی و از نزدیک وضعییت و موقعییت اونا را ببینیم و بررسی کنیم .... شاید اونا.. همونائی باشند که ما دنبالشون میگردیم.... هم منیر با تو دوسته و خوب میشناسیش وهم من اونو چند بار دیدم.... دخترخوشگل و تو داریه... فقط باید دید شوهرش چه جور آدمیه...اهل حال است .. یا نه.. در هر صورت موقعییت خوبیه ... نظرت چیه عزیزم ؟.... ( توضیح بدم بار اول که منیر را دیدم خیلی ازش خوشم اومد.. خیلی لوند و خوشگله.. اونم کون خوشگلی داره خودشم اینو خوب میدونه که چه کون گرد و برجسته ای داره..... از نگاهام بو برده که چشم دنبال کونشه... برای همین هرموقع میومد پیش پرستو خوب میدونست چطوری دور از چشم پرستو... کونشو طرفم کنه و قر بده و چشامواز دیدن کونش سیراب کنه..!! برای همین رو پیشنهادم مصرشدم....)
پرستو کمی من و من کرد و....... گفت : ...حالا ببینم چی میشه...... راستی اگه صحبت پیش اومد برای کی خوبه دعوتشون کنم ؟..!.
گفتم : هرچه زودتر بهتر.!!.. سعی کن برای پس فردا شب، شام دعوتشون کنی خوبه؟؟.... اگر تو اونا را پسندیدی.. چه بهتر.. منهم می پسندم..! .. راستی تو شوهر شو دیدی؟... چه تیپیه...؟
پرستودر حالیکه سرشو رو شونم گذاشته بود و آروم نرمی گوشمو میجوید... گفت : حالا چرا اینقدر با عجله دعوتشون کنیم؟ .......لبشو بوسیدم و.... گفتم : اینکه عجله نیست عزیزم ... حالا چه فردا چه ده روز دیگه چه فرقی داره؟ حالا تو برای پس فردا شب دعوتشون کن لااقل هم توبا دوست دیرینت دیداری تازه میکنی و گپی میزنی .. هم من با شوهرش آشنا میشم، ضمناً اگر خصوصیات مورد نظرما را داشتن چه بهتر، چون زوج دلخواهمون رو هم پیدا کردیم ..!!.... 
راستی صبح اگر دعوتو قبول کردن بمن یک زنگی بزن.... باشه عزیزم؟...!!
تاپشو زدم بالا ........ کرست نبسته بود سینه هاش سفت شده بودن... با زبونم شروع کردم به لیسیدن اونها... کمی اومدم بالاتر زیرگلوی سفید وهوس انگیزش را مک زدم.... پرستو نفس نفس میزد .... اونم آروم از روی شلوارکم سرکیرمو که حالا بین روناش قرارگرفته بود با دستش مالش میداد .... لبامو رو لباش گذاشتم و زبونمو تو دهنش چرخوندم.... خودشوسفت به سینه ام چسبوند، سفتی نوک سینه هاشو بخوبی حس میکردم..... دست راستم را از توشرتش بطرف سوراخ کونش بردم وقتی انگشتم به سوراخ کونش خورد .... یک دفعه ماهیچه دورش جمع شد...... با انگشتم کمی فشارش دادم... داغ بود... شروع کرد به دل زدن .... پرستو داشت از حال میرفت.... آروم پاهامو بالا آورده و روی لبه میز جلومبل گذاشتم... پرستو دستاش را از دور کمرم باز کرد و یواش رو پاهام دراز کشید و پاهاش را دورکمرم حلقه زد ... این کار باعث شد تا کیرم لای روناش قراربگیره و از روی شرتش به شکاف بهشتی اش بخوره! .... هوس کردم کوس پف کردهشو لیس بزنم ..... دهنم حسابی آب افتاده بود.... جلوی خودم را نمیتونستم بگیرم... کیرم به نهایت شقی رسیده بود .... داشت منفجر میشد........ حال پرستوهم کمتراز من نبود .... چرا که احساس کردم شرتش کمی خیس شده .... آروم اونو از روپاهام بلند کردم و رومبل گذاشتم و رفتم پائین بین پاهاش زانو زدم ..... لبه شورتشو از کشاله رونش کمی کنارزدم... لبه های صورتی خوشرنگ کوسش پیداشد، پف کرده و کمانی ، کمی دیگه شورتشو کنارزدم ... وای.... شکاف کوچیک کوسش به صورت یک خط که از درونش دو تا لبه نازک صورتی و زیبا زده بود بیرون به چشم خورد.....از رایحه دلپذیرش دهنم پر آب شده بود.... قلبم به شدت میطپید و صدای کروپ.. کروپ اون هیجانم را بیشترکرد.... پرستو به پشتی مبل تکیه داده و نفس.. نفس میزد... تاپش تا زیر گلوش بالا رفته بود و سینه های گردش که فاصله ای بینشون نیست هماهنگ با نفس کشیدن پرستو لرزش و حرکات ژله ای زیبائی را نمایش میدادن .... حریصانه سرمو بطرف کوسش بردم ومستانه لبامو رو لبای کوسش گذاشتم.... چه کوسی؟....با لبانی مرطوب وداغ.!!... مک زدم.... و تراوش عسل گونه اش را لیس میزدم.... بوی دلپسندش رایحه ای از بهشت بود.... سیرآب نمیشدم..... دیوانه وار شرت و دامنش را پائین کشیدم .... هیچی حالیم نبود ، رونای سفید و گوشتیش را بازکردم و انداختم رو شونه هام....... یکبار دیگه سرمو به طرف دروازه بهشتی پرستو که حالا دیگه رو مبل ولو شده بود بردم، خیس بود... زبونم را تو شکاف کوسش کردم آبش را مزمزه کردم چه طعم گوارا و ملسی !!.. ... غلیظ چون عسل..!... دیوانه وار لیس زدم.... تمام صورتم خیس و چسبناک شده بود..... پرستو هم ناله میکرد...... با دستش سرمو بطرف کوسش فشار میداد..... سعی میکرد همانطور که نشسته و ناله میکرد... خودشو تکون بده! ...... خودشو کشوند پائینتر، کمی که اومد پائین سوراخ کونش اومد بالا، حالا زبونم به سوراخ کونش که باز و بسته میشد میخورد... شروع کردم به لیسیدن سوراخ کونش خیلی دوست داشتم زبونم را بکنم تو سوراخ کونش ولی ماهیچه دور سوراخ کونش اجازه نمیداد تنها تونستم کمی از نوک زبونمو بکنم اون تو!!..... با ادامه این کارهر دومون به اوج لذت و شهوت رسیده بودیم....... با تمام وجودم کوس و کون پرستو را لیس میزدم برای یک لحظه زبانم به چوچوله پف کرده اش خورد از خود بیخود شدم، کودکانه اونو مک زدم و بین دندونام گرفتم...... با نوک زبونم با اون بازی کردم کمی بزرگتر شد ..... یک لحظه احساس کردم پرستو داره میلرزه فکرکردم سردش شده ولی نه ...اون به اورگاسم رسیده بود.... ریزش آبش تمام صورتم را خیس کرد ... سرمو چنان با فشاربین روناش نگهداشته بود که داشتم خفه میشدم دهانم پرشده بود از آب کوثرش ... چه طعم وبوئی داشت.... وجودم را از آن آب بهشتی سیرآب کردم!!
پاشدم شلوارک وشورتمو کشیدم پائین و......گفتم : عزیزم پاشو رو مبل زانو بزن ، میخوام امشب کوس نازتو از عقب جربدم... پاشو.... کمی هم کونتو بگیر بالا.... پرستو پا شد و روی مبل زانو زد و کون سفیدشو طرفم قنبل کرد و.......گفت : اول یک کم پشتموبمال..... تفش بزن خشک نباشه؟ .....!!کمرکیرموگرفتم وکمی تفش زدم و سرشوگذاشتم در سوراخ کونش ، با دو دستم آبگاهشوگرفتم که پرستوشروع کرد به چرخوندن کونش و اونو فشارمیداد رو کیرم ، سوراخ کونش بطور شورانگیزی دل میزد و باز و بسته میشد..!! ، خوب که با سر کیرم سوراخ نرم و مامانی کونش را در مالی کردم..... سر کیرموکه حالا باد کرده بود گذاشتم درکوس نازش ، کلاهک کیرم حسابی باد کرده بود ، هنوزکوسش خیس بود ولی کمی تف با کف دستم به سرکیرم مالیدم چون میدونستم کوسش خیلی تنگه ، آخه من همه اش اونوازکون میکنم برا همین کوس نازش تقریباً بکر مونده ..!!....آروم لای کوسشو بازکردم و کله کیرم هل دادم توش ... وای چه کوس تنگ و داغی.. کوسی که همیشه گائیدنش برام تازگی داره.!!...نمیدونم چرا اونشب برای گائیدنش بی طاقت شده بودم .... اما دوست نداشتم کیرمو یک ضرب بکنم توش برا همین یک فشارکوچیک دادم کمی کیرم رفت تو ولی تنگی کوسش سفت کیرمو گرفته بود و نمیذاشت تکان بخوره....چند لحظه ای کیرموهمان جا نگهداشتم بعد یکبار دیگه اونو فشارداد م... پرستو هم کمکم کرد و کونش داد عقب و کیرم تا ته رفت توکوس نازش طوریکه احساس کردم سرکیرم به غضروف ته کوسش خورده.... برا یک لحظه ماهیچه های درون کوسش حالت انقباض پیدا کردن ولی بلافاصله آروم آروم شل شدن و کیرم بخوبی جای خودش را باز کرد ....... پرستوناله ای کرد و برای یک لحظه از حرکت ایستاد ، با آه و ناله گفت : وای مردم..... چرا امشب اینقدر کلفت شده ...... وای.... امیر طاقت ندارم تا نافم رسیده کمی اونو بکش بیرون .... دارم جرمیخورم..... وای خداجون مردم......!!
جداره داخلی کوسش حسابی به کیرم چسبیده بود..... وقتی کیرموکشیدم بیرون لبهای درونی کوسش که صورتی رنگ بودهمراه کیرم اومدن بیرون.. احساس کردم کیرم کلفت تراز همیشه شده..... چرا که فانتزی ذهنم روی منیر و شوهرش بود و پرستو را منیر میدیدم !!.... در فکر و خیالم این کوس و کون منیربود که میگائیدمش... شروع به تلمبه زدن کردم.... آه وناله پرستو بلند شده بود..... معلوم بود اونم داره حال میکنه..... شاید اونم توفانتزی ذهنش فکرمیکرد که شوهر منیر داره اونو میکنه.!... 
وقتی این خیال به ذهنم رسید چنان از فشارشهوت مست شدم که با تمام وجودم پرستو را میکردم، طوریکه آه و ناله اش تبدیل به جیغ شده بود ، همزمان با ریتم تلمبه زدنم پرستوهم خودشو عقب جلو میبرد تا کیرم بیشتر بره تو کوسش ..... حرکات موزون پرستوهمراه با انقباض وانبساط ماهیچه های درون کوسش موجب شد تا ابتدا او با لرزشی خفیف ونفس نفس زدن کوتاه به اورگاسم برسه ومن نیز با یک کرختی لذت بخش درحالیکه سرمو بالاگرفته بودم وبا صدای بلند اوف ، اوف میکردم تمام آبم را ریختم تو کوسش... 
علیرغم اینکه سست شده بودم ولی همچنان کمر پرستو را سفت گرفته بودم و دوست نداشتم کیرمو بیرون بکشم .... خیلی حال کردم......... حیفم آمد این تنوع گائیدن را از دست بدم ...... بهمین خاطرکار تلمبه زدن را پس از یک مکث کوتاه ادامه دادم..... حالا کاملاً کوس تنگش خیس و لزج عسلی شده بود و شلپ... شلپ... صدا میکرد... پرستو بی حال شده بود ولی ازمالیدن کونش به شکم وخایه های من دریغ نمیکرد...... همین کار او موجب شد تا کیرم شقی خودشو حفظ کنه!! ...... پرستو کمی خودشو جابجا کرد و آهسته گفت : همین طور بخوابم.؟ ... دیگه نا ندارم وایسم....!!
گفتم : بخواب عزیزم ... ولی آروم که کیرم درنیاد .!!...................پرستو درحالیکه میچرخید تا روی مبل دراز بکشه ...... گفت : عیب نداره عزیزم بزار در بیاد ..... دوست دارم امشب ازعقب هم بهت بدم ..... آخه وقتی اونو میمالی یک حالی بهم دست میده!! ...... توش شروع میکنه به خاریدن و دل زدن ...... وقتی میکنی اولش کمی درد داره!!........ولی ... دردشم لذت بخشه .!!!........پریدم تو حرفش و گفتم: عزیزم چرا میگی ازعقب و نمیگی از کون!!... قربونت برم بگو میخوام امشب یک کون بهت بدم... اینجوری من بیشتر خوشم میآد!!....
اونم که از شهوت حال به حالی شده و کونش برا کیر میخارید....... گفت : خوب....کون... میخوام حالا.. یک کون بهت بدم!!......خوبه؟ .... خوشت اومد... خوب بکن دیگه... چرامعطلی ...... کونم میخاره........ درحالیکه خودمو رو پرستو جابجا میکردم تا اونو از کون بکنم .... گفتم : عزیزم حالا کجای لذت بردن رو دیدی؟ ..... بزار یک تنوع تو سکسمون پیدا بشه، مخصوصاً اگر منیر و شوهرش بیان تو این کار..... وای از حالا چه حالی میشم وقتی توی ذهنم میبینم یک نفر دیگه مثلاً شوهرمنیرمیخواد ترا از کون بکنه ...... کاش اونم کون کردنو دوست داشته باشه که حتماً دوست داره؟!! .... چون کون منیرهم دست کمی از کون خوشگل تو نداره!!.. هرچند هم اگر اهل کون کردن نباشه ولی قول بهت میدم با دیدن این کون گرد و قلمبه ای که تو داری اون که نه هرکس دیگه ای هم بیندش ازش نمیگذره .... مخصوصاً اگر شلوارک چسبون وتنگ هم پات باشه !! ...... وای...!!.. دیونه اش میکنی.!!.. من که خودم کشته مرده اونم ..... خودت خوب اینو میدونی ....... و.. وای از اون وقتی که یک نفر دیگه کونتو ببینه وبفهمه میخوای کون بهش بدی .. وای ... میدونی کیرش چه شقی پیدا میکنه.... من جای اون دارم میترکم ... مخصوصاً بار اول که میخواد از کون بکندت ...... با چه شور و حالی کونت میزاره....... فکرشو بکن تو اون حالت.... تو چه حال و لذتی میبری و بعدش هم من... چون خیلی دوست دارم بعد ازاینکه یکی از کون گائیدت منم پشت سرش تو را بکنم، چه حالی میده؟......!!! آدم کیرشو بزاره جای گرم یک کیر دیگه که پر از آب منیه !!!.... وای یعنی میشه؟؟.....سعی کردم با این حرفها پرستو را برای کارسکسی جدیدمان آماده کنم، تا از نزدیک شاهد کون دادنش باشم و ببینم چطوری کون میده و چه شکلی ازکون می کننش ..!!.... و از دیدن آن صحنه ها بهره و لذت شهوانی ببرم، مهمتر اینکه اگر جوربشه، بتوانم منیر خوشگل و ناز را که توخواب هم نمیدیدم ، از کون بکنمش !!!... و داغ این مدتو از دلم دربیارم!!...
ضمن ادامه حرفهایم ، آروم کیرمو که حسابی شق شده و هنوزخیس خیس بود در سوراخ کونش گذاشتم و با ستون قراردادن دستهام در دو طرف بدنش کمرم را بالا گرفتم تا فشار کمتری به کونش بیاد و کیرم آروم و یواش بره تو کونش تا هم من لذت بیشتری ببرم و هم اون دردش نگیره....... 
من گائیدن کون را اینطوری، یعنی پرستو دمر بخوابه و من بخوابم روش را بیشتر دوست دارم وهمیشه هم اینجوری اونو از کون میکنم...... چرا که دراین حالت تمامی کونش تو بغلم جا میگیره و از نرمی و گرمی اون بیشتراستفاده میکنم و لذت بیشتری هم میبرم ..... گاهاً دراین حالت بعد از چند تا تلمبه زدن دستامو زیر شکمش میبرم و با فشاردادن به زانوام و ستونی کردن اونا بدون اینکه کیرم ازکونش در بیاد بحالت سگی، گائیدنشوادامه میدم اونم از این دوحالت خیلی خوشش میاد وخوب هم متمتع میشه ولذت میبره وآه و ناله های آن چنانی میکنه!!! ..... 
درحالت سگی وقتی چاک کونش را باز میکنم براحتی میبینم کیرم تا ته رفته توکونش و تخمام به در کونش میخورن وموقع اومدن آبم، پرستومیخواد که آبمو تو کونش بریزم یا روکمرش اما تا حالا نشده آبمو بخوره یا برام ساک بزنه..... 
میگه دوست نداره و خوشش نمیآد.!!؟؟........ منم تا حالا دراین مورد اصرار زیادی نکردم ...... اما یکی ازکارهای جالب و موردپسندی که همیشه پرستوانجام میده اینه که قبل از کون دادن خودشو خوب تخلیه میکنه ، این کارش موجب میشه تا کیرم راحتر توکونش جا بگیره واونم دردکمتری بکشه ، من هم ازگائیدن یک کون تخلیه شده وتمیز، لذت بیشتری میبرم .. ................

داستان سکسی 8

میشه وحالاحالاهم گشاد
نمیشه وهمیشه هم تنگ وتازه است!…



 منیرضمن گفتن این حرفا شرت پرستورادرآورد و
درحالیکه لای کون اونو بازمیکردشروع کرد به لیس زدن….. اون کون خودشو هم قمبل
کرده بود… وچون شرت پاش نبود … کوس پُف کرده وسوراخ کونش که تقریبا” نیمه باز
مونده بودآروم آروم داشت دل میزندوازش آبمنی خارج میشد!….. بادیدن این صحنه حسابی
شق کردم!!…. بعد ازچند دقیقه منیرسرشو بلند کردوگفتاصلا” سوراخ کونش باز
نمیشه!…ولی بیا بکن… چه آروم داره دل میزنه وباز وبسته میشه…… گفتم خوب تفش
بزن که دردش نیاد…. گفت کمی ورم داره ولی بکن تا عادت کنه …. تو باید حداقل شبی
یکباراونوازکون بکنی تا عادت کنه و دردش نگیره….. اگه نمیتونی بزار محسن که اومد
یک شب اون ویکشب خودت دونفری برای ده پانزده روزی اونوازکون بکنین تاخوب کونش واشه
و عادت کنه ، اون وقت دیگه براش عادی میشه واگرهم کمی دردداشته باشه ازدردش لذت
میبره! …….. ضمناً چون توی این کار تازه کاره خیلیها حاضرن پول خوبی بدن ویکشب
بااون از عقب سکس داشته باشن…. همین کاری که محسن با من کردوچقدر پول درآوردیم

حالاشم گاهاً همینکارومیکنم! … آخه چراکون به این خوشگلی را مجانی بدم … حیف
نیست !….. مگه ازطرف خوشم بیاداون دیگه حسابش جداس!…. پرستوجون هم همینطور، اون
میتونه بعدازاینکه تو ومحسن خوب باهاش کارکردین وبراش عادت شد….اونوقت این کارو
دلبخواهی وباهرکس که دوست داشت انجام بده!… البته بایداول برای این کار راضیش
کنی!… دوست داشتی منم باهاش صحبت میکنم وراضیش میکنم حتی شبهای اول .. دوم هم..
برااینکه این کاربراش عادی بشه وتنها نباشه من کمکش میکنم !……. البته فقط اینجا
توخونه .. نه جائی دیگه.. شبها دوره میزاریم مثل دیشب که دورهم بودیم… حالا اگه
دوست داشتی اول دوستاورفقای محسنوبصورت مجردی دعوت میکنی یااگه خودت دوستائی داری
که میدونی چششون دنبال پرستوهستن اونارا دعوت کن بیان اینجا بقیه اش بامن… خودم
ترتیب همه چیز رامیدم !…. حداقل هفته ای دو سه شب این کار رو بکن… ببین چقدر
خوش میگذره!… این برنامه را شش ماه انجام بدی کارتمومه…. بارخودتون را حسابی
بستین!…. چیزی هم از پرستو کم نمیشه!…. بعداز ششماه اینجا را میفروشی وبالای
شهر یه خونه حسابی میخری ودیگه مهمونیها را ازمجردی خارج میکنی وهرکه را دوست داشتی
با خانمش دعوت میکنی وباهم عوض میکنید اون باپرستو سکس میکنه وتوباخانمش….
معمولاً بهترین افرادرا میتونی از بین همون کسانی که قبلا” بصورت مجردی با پرستو
سکس داشتن دعوت کنی وچون هنوز مزه کون پرستوزیر کیرشونه از خدا خواسته وقتی هم
باخانماشون اومدن اینجاباهم عوض کنید!… نمیدونی آدم چه حالی میکنه…. براتو هرشب
یک کوس وکون تازه وبرا پرستو یه مرد جدید با پوزیشن وسکس جدید!!…. هردوتون حال
میکنید … دوست داشتی چهارنفری تو یک اتاق .. دوست نداشتی … جدا .. جدا… اون
باپرستوتویه اتاق تووزنش هم تویه اتاق دیگه تا صبح حال کنید!…. این ایده محسنه
…. اون اول ازدواجمون این کاررا بامن کرد ومن الا نشم گاهاً پول کلونی از دوستای
محسن میگیرم!!…. مثل همین امروز بعدازظهری که گفتم..اون یاروچون حال خوبی بهش
دادم کیفمو پرپول کرد!… یعنی هم حال میکنم هم پول میگیرم….. چه ایرادی داره
اونا خودشون پول میدن….. البته ممکنه گاهاً هم هوس کنن اونواز جلوهم بکنن خوب
دیگه عالم شهوت وحشریته!…. البته پرستوباید یادش باشه قرصشو بخوره تا مشگلی پیش
نیاد….. ولی خوب پولش هم حساببیه…..
گفتم… باشه منیرجون باید دید چه پیش میاد…. خوب حالا ببینم پرستو چه حالی
میده…… منیر پرید جلوم وگفت بزارکمکت کنم…. وسریع کیرم کردتو دهنش واونوخیس
کردگفت حالا آروم بزار درش کم کم فشاربده … سعی کن بیدار نشه… یک کم که رفت تو
بخواب روش وهمونجا نگرش دارتا خوب باز شه…. بعدازاینکه حس کردی شل شده تا اونجا
که جا داره بکن توش….. وسفت بخواب روش….. ممکنه جیغ بکشه ولی اهمیت نده وتکون
هم نخور… آروم که شد اونوقت یواش یواش تلمبه بزن….. یادت باشه اگردوست داره
آبتو بریزی توش وگرنه بریزش بیرون!………
سرکیرم که رفت تو حس کردم پرستوعجب کونی داره حالامیتونستم اونو باکون منیرمقایسه
کنم…. جداً کون پرستوچه گرم وچه تنگه!…..اوخ که چه کون داغی ….. کونش حسابی
مک میزد….. کیرم باد کرده بود…. سرکیرمو که گذاشتم درسوراخش وفشاردادم خیلی
آروم لیز خوردوتا ختنه گاه رفت تو همونجا نگرش داشتم…… پرستو ناله ای کرد..
منیر گفت بکن تومعطل نکن…. کمی بیشتر فشاردادم چون کونش تنگ بود کیرم خیلی یواش
وآروم لیز میخوردومیرفت تو….. داشتم ازلذت ازحال میرفتم تا حالا اینجوری از کونش
لذت نبرده بودم….. وقتی چسبیدم بهش منیر گفت دمرش کن و بخواب روش….. وقتی
خوابیدم روش سنگینی تنم باعث شد که پرستو بیدارشه…. منیر گفت امیرجون عالی
شد!!…. پرستو آروم ناله میکرد… هنوز مست بود چون گفت محسن جون یواشتر دردم
گرفته!!… یواشترفشار بده خیلی کلفته…. چیزی نگفتم….. باحرفش خیلی حشری شدم
…. با یک فشار دیگه وبازکردن چاک کونش…. کیرمو تااونجا که جا داشت کردم تو….
جیغ کشید…. منیر گفت بسه…. کمی صبر کن….. من دیگه چیزی حالیم نبوداونو
سفت گرفته بودم بغل وخودموسفت میکوبیدم به کونش ….. شروع کردم تلمبه زدن….. چه
حالی میداد…. واون چه ناله ای میکرد……. رومو کردم طرف منیروگفتم منیر جون
راست گفتی … ها…… جداًچه کونی داره……. حیف این کون نیست همینطوربکر
بمونه؟… دوست دارم پرستوهم مثل توکه ازکون خوشگلت خوب استفاده میکنی اونم بزاره
دیگران خوب ازش استفاده کنن ولذت ببرن!!……………
آنشب تاصبح چندبارمنیرو پرستو را ازکون گائیدم وبعد مثل نعش افتادم….
منیرتااومدن محسن که سفرش دوروز طول کشید پیش ماموند.
اون دو روز توی اداره تمام فکروذکرم این بود که بعد ازخاتمه ساعت کارسریعاً برم
خونه وبا منیروپرستو حال کنم…..

صبح روز سوم که قرار بود محسن بیاد منیر رفت خونه اش وشب باتفاق محسن اومدن خونه ما
…. موقع واردشدن ازهمون جلوی درورودی آپارتمان پرستو به بهانه دست دادن وبوسیدن
محسن خودشو انداخت توبغل محسن ومحسن هم اونو بغل کردو ازش لب گرفت ودست به کونش
کشید تا توی پذیرائی!!….. منهم همینطورمنیررابغل کردم ولباشو مکیدم تاتوی
هال….. درحالیکه پرستو بغل محسن بودومنیر توبغل من….اومدیم وتوی هال نشستیم….
اونجا منیرو پرستورفتند تواتاق تا منیر لباسشو عوض کنه….. محسن حال من وپرستو
راپرسید …. ومنهم از کم وکیف سفرش جویا شدم ….. محسن یکنواخت چشم به در اتاق
دوخته بود… وقتی پرستوومنیر ازاتاق اومدن بیرون هردوشون لباساشون را عوض کرده
وهرکدوم یک تاپ بندی بدون سوتین همراه با یک دامن خیلی کوتاه پوشیده بودن …. وقتی
به طرف آشپزخونه میرفتن بابرداشتن هرقدم خط زیر لمبرای کون سفیدوبرجسته هردوشون
ازپائین دامن تقریباً دیده میشد….. جلوی درآشپزخونه منیر خم شدتا چیزی اززمین
برداره اونجا معلوم شدکه شرت هم نپوشیده!… احتمالاً پرستوهم بدون شرت
بود!……..


چند دقیقه بعد منیر وپرستوباسینی میوه وچای ؛ همچنین یک بطر مشروب ومقداری پسته
ومغزگردواومدن توی هال ؛ منیر بغل دست من نشست وپرستوچسبیده به محسن…. محسن دستی
به رونهای پرستو کشیدوگفت خوب پرستوجون خوبی؟… من دیگه توجه ای به اونها نکردم
ودستموبردم لای پای منیردرحالیکه شق کرده بودم گفتم منیرجون میخوام امشب برنامه
پرستو ومحسن را طوری جورکنی که توی یک اتاق وجلوی من وتو باهم حال کنند وازنزدیک به
بینم امشب محسن باچه پوزیشنی میخوادباپرستو سکس داشته باشه…. تا ماهم باهمون
پوزیشن حال کنیم!!….. راستی یادت باشه زیاد به پرستو مشروب ندی چون دوست دارم
توحال عادی یا نیمه مست بره تو بغل محسن!!…. اینجوری بیشتر حال میده!!…
وقتی سرموبرگردوندم دیدم.. به.. به!!.. هنوز مشروب نخورده محسن پرستورا نشونده روی
پاهاش وداره حسابی ازش لب میگیره ویک دستشم کرده لای پاش ….
منیر لیوانها راتانصفه مشروب کردوداددستمون…. پرستو راحت روی پاهای محسن نشسته
ومشربوشوگرفت…. محسن هم درحالیکه بادست چپش کوس پرستورا مالش میدادلیوانشو گرفت
ولاجرعه سرکشید…. منیرهم لاجرعه لیوانشو سرکشید وپاشدشروع کردبه رقصیدن وسعی
میکرد باچرخش بدورخودش کوس وکون سفید بدون شرت خودشو نشون بده…… منیر چند دور
که چرخید دست پرستورا گرفت وبلندش کردتا اونم برقصه…. موقعی که پرستواز روی پای
محسن بلندشد شقی وبزرگی کیر محسن شلوارشو داشت پاره میکرد….. پرستو خیلی قشنگ
میرقصید وباهرچرخش آرام کوس وکون خیلی خوشگل وسفیدشو نشون میداد وگاهاً طوری جلوی
ما خم میشد که پستونای سفید وگردش بیرون میفتادوژله ای اونارا تکون میداد! …….
بادیدن این صحنه ها بقدری حشری شدم که پاشدم واونو روی دودستم بلندکردم وسینه هاشو
بوسیدم ومکیدم!!….. وقتی اونو گذاشتم زمین بقیه مشروبشو خوردونشست توبغل محسن
وگفت خوب بود؟

محسن گفت ببین چقدرخوب بودکه امیر طاقت نیاوردوپاشدوبغلت کردحالا من چه حالی دارم
بماند…. منیر مجدداً لیوانهارا تا نصفه پرکردوگفت امشب این لیوان آخره کمتر
میخوریم تا بیشتر حال کنیم…. وبادستش کیرمن گرفت وگفت امیرجون میخوام امشب
چهارنفری حسابی باهم حال کنیم….. حالا پاشین بریم تو اتاق خواب….. اونجامن وتو،
پرستوو محسن …. تاصبح باهم عشق کنیم…..
چهارنفری لیوانها مشروب را به سلامتی هم سرکشیدیم …. وبعد من منیررابغل کردم
ومحسن پرستورا ورفتیم تو اتاق خواب…..

باورود به اتاق خواب محسن مثل اینکه عجله داشت وشاید میترسید پرستو ازدستش فرار کنه
یا من پشیمان بشم چنان پرستورا بغل کرده وازش لب میگرفت که گفتم الان پرستوراله
میکنه!… وخیلی سریع شلوارشو پائین کشیدودرحالیکه کیرکلفت وبزرگشو تودستش گرفته
بود ، همون لبه تخت پرستورا دولا کردوخودش هم خم شدوشروع کرد سوراخ پف کرده کون
پرستو را لیس زدن چنان با حرص وولع لیس میزدکه ناله پرستو دراومد…. زبون محسن هم
مثل کیرش بزرگ وکشیده بود!!… خوب که اونولیس زد انگشتشو تفی کردوگذاشت درسوراخ
کون پرستو ویواش یواش اونومالش میدادوچون سوراخش تنگ بود سعی میکردضمن مالش یواش
یواش اونوبکنه تو؛ پرستوهم آروم آروم خودشوعقب جلو میکرد وهماهنگ با انگشت محسن سعی
میکردخودشو شل کنه تا محسن راحتتر کونشو برا گائیدن باز کنه …… حرکات محسن نشون
میدا د خیلی حشری شده بالاخره طاقت نیاوردوپاشدوکیرشوگرفت جلوی دهن پرستووازش خواست
براش ساک بزنه!…. بعدازاینکه پرستوبادهن کوچیکش خوب کیرمحسنو لیس زدومکید….
محسن کیرشو ازدهن پرستوکشید بیرون ورفت پشت کون پرستو…. یک تف گنده در کون پرستو
انداخت وکمی تف هم به سر کیرخودش مالیددرحالیکه کمر کیرشو گرفته بودسر اون گذاشت
درسوراخ کون پرستوکه زانوزده بود…… به نظرم اومد کیر محسن امشب خیلی کلفت تراز
دوشب قبل شده بود مخصوصاً کله اون خیلی باد کرده بود….. محسن با دست چپش شکم
پرستو را گرفت وبا فشارکله کیرشوکردتو …. جیغ پرستوبلند شد…. اما محسن توجه
نکرد…. با اندکی تامل درحالیکه روپرستو خم شده بود دودستی شکم پرستورا گرفت واونو
بطرف خودش کشیدوکون سفیدشو توبغل خودش جا دادوسعی میکردبزوراونوازکون بکنه….
پرستوهم ازدردجیغ میکشیدوسعی میکرد خودشو به طرف جلو بکشونه ولی فایده نداشت!!. …
تقریباً محسن همه کیرشو تپونده بودتوکون پرستو…. خیس عرق شده بود…. کمی همونجا
نگرش داشت وبعد از لحظه ای آروم کشید بیرون ….. به ختنه گاه که رسیدمحکم
کشیدبیرون پرستوضمن اینکه آخ بلندی گفت بی اختیار گوزید روکیر محسن…. محسن ناله
ای کردوگفت آخ…. مردم ازلذت!!… وای ی ی چه کون تنگ وداغی؟… وبلافاصله با یک
حرکت سریع کون پرستو را بطرف خودش کشید و کیرشوتاخایه کردتوکون سفید وداغ پرستو….
مجددا بعد از یک تامل کوتاه ، سریع وحرفه ای کیرشو کشید بیرون این بار کون پرستو
بلندتر ازقبل ناله کرد…. طوریکه من بیشتر از محسن حشری شدم … محسن مقدارزیادی
تف به کون پرستوکه حالا سوراخش باز شده بود وکیرش زدودوباره تا اونجا که جا داشت
تپوند توکون پرستو…. حالا دیگه پرستوباصدای بلند آخ.. واوووخ و ناله میکردو
وگاهاً هم زیرلب زمزمه میکرد محکمتر…. سفت تر بزن…. دارم حال میکنم!!…. محسن
جون مثل اونشب خوب بازش کن….. وای که چقدر بازشدم … تاحالا اینقدر باز نشده
بودم…. محسن جون یادت باشه همهً آبتو بریزی توم….
محسن باتمام قوا تلمبه میزد… وکون پرستوهم ناله میکردو میگوزید …. کیرم از شقی
دردگرفته وداشت میترکید…. سریع یک لیس پراز تف به سوراخ کون منیرزدم وچون کون
منیر شل شده بود بایک فشارکیرمو کردم توکونش…. داغ داغ بود… سوراخ کونش خیلی
آروم ضمن مک زدن دل هم میزد…. شروع به تلمبه زدن کردم ناله وآخ .اووووخ منیر هم
دراومد….. کون منیر گوشتی تر و گنده تر ازکون پرستو بود…. روکونش خم شدم
درحالیکه دودستی شکمشوگرفته بودم سعی کردم تا اونجا که ممکنه کیرمو بیشتر ازهمیشه
بکنم تو…. برای یک لحظه منم کمرموراست کردم ومحکم کشیدم بیرون برای اولین بار
وقتی کله کیرموازسوراخ کونش کشیدم بیرون کونش قلوپی صدا کرد …. حال کردم…..
معطل نکردم وسریع تپوندم توکونش وشروع کردم تلمبه زدن…..
محسن هنوز با شدت تلمبه میزد….. چون پرستو خسته شده بودهمونطور که تلمبه
میزداونو دمر خوابوند روتخت وخودش هم خوابید روش…. وقتی خوب روکون پرستو
جاگیرشد… پرستو جیغی کشید وگفت وای محسن جرخوردم….. مردم…. وشروع کردجیغ
زدن…….. باصدای جیغ پرستو من بیشتر حشری شدم دوست داشتم من جای محسن بودم واون
کون تنگو میکردم….. محسن هم به نظر حشری ترشده بودچون کونشو بلند میکرد ومحکم
میکوبید رو کون پرستو….. پرستوهم ضمن جیغ زدن مدام میگفت وای دارم میمیرم مامان
جون… محسن خیلی کلفته… خیلی کلفته….
میزداونو دمر خوابوند روتخت وخودش هم خوابید روش…. وقتی خوب روکون پرستو
جاگیرشد… پرستو جیغی کشید وگفت وای محسن جرخوردم….. مردم…. وشروع کردجیغ
زدن…….. باصدای جیغ پرستو من بیشتر حشری شدم دوست داشتم من جای محسن بودم واون
کون تنگو میکردم….. محسن هم به نظر حشری ترشده بودچون کونشو بلند میکرد ومحکم
میکوبید رو کون پرستو….. پرستوهم ضمن جیغ زدن مدام میگفت وای دارم میمیرم مامان
جون… محسن خیلی کلفته… خیلی کلفته….
محسن اززیر پستونای اونو گرفته وضمن بازی کردن بااونا… تند تند تلمبه میزدواوف
اوف میکرد… برای یک لحظه پرستو ناله ای کردوشل شد مثل اینکه به ارگاسم رسیده
بود…. محسن هم با صدای بلند آخ واوخ میکردکه یکدفعه پرستورامحکم بغل کردوتندتند
خودشو بالا پائین کردتا آبش اومدوبدون اینکه بکشه بیرون تمام آبشو خالی کردتو کون
پرستو….
اوف میکرد… برای یک لحظه پرستو ناله ای کردوشل شد مثل اینکه به ارگاسم رسیده
بود…. محسن هم با صدای بلند آخ واوخ میکردکه یکدفعه پرستورامحکم بغل کردوتندتند
خودشو بالا پائین کردتا آبش اومدوبدون اینکه بکشه بیرون تمام آبشو خالی کردتو کون
پرستو….
محسن همینطورکه خوابیده بود روی پرستو…. تند تندنفس میکشیدو معلوم بود خیلی آب
ازش رفته…. پرستو هم آروم ناله میکرد….
منم درحالیکه کون منیر راسفت توبغل گرفته بودم دستمو دراز کردم زدم به شونه محسن
وگفتم بیا جاتو با من عوض کن….. منم میخوام بخوابم رو پرستو…. محسن گفت کمی صبر
کن…. تازه روفرم اومدم… بذار یکدست دیگه بااون باشم بعد عوض میکنیم…. اینکه
مال توئه … من که نمیخورمش… ماشااله چه کونی دارهچقدرداغ وتنگ وگوشتیه
حلقه های توش تمام آب بدنمو کشید بیرون…. محسن آروم از روی کون پرستو بلند
شددرحالیکه هنوز کیرش شق وخیس بود نگاهی به اون کردوگفت امیرجون جداً پرستو کون
تمیزی داره…. لک رو کیرم نیفتاده….. قربونش برم ….. ورفت طرف دستشوئی که
خودشو تمیزکنه …. وقتی برگشت رفت جلوی پرستودستشو گذاشت زیر چونه اش صورتشو
آوردبالا وبهش گفت پاشو زانوبزن…. وقتی پرستو زانوزد محسن لبای اونو بوسید و
سرکیرشو گرفت جلودهن پرستو تا براش ساک بزنه….. ازدیدن کون سفید پرستو که بازانو
زدن اونوقمبل کرده بودوازفشار بدن محسن قرمز شده بود دیگه چیزی نفهمیدم از کون
منیرکشیدم بیرون ورفتم طرف کون پرستو… وچون کونش پر آبمنی بود راحت وباکمترین
فشار کیرمو تا ته کردم توکونش واونومحکم ازپشت بغل کردم….. محسن که حالا دیگه
کیرش باساک زدن پرستو حسابی شق شده بودگفت امیر جون یک کاری بکنگفتم چی؟ گفت
همین طوربخواب روکون پرستووبعد که خوابیدی روش هردوباهم یه غلت بزنیدو برگردین….
توبرو زیرطوریکه پرستو بیاد روشکمت …. گفتم خوب که چی؟…. گفت حالا برگردین
میگم!…. منم پرستورا سفت گرفتم ورفتم زیرش وباهم برگشتیم… دیدم محسن باکیرشقش

اومدولنگهای پرستورا بازکردودستی به کوس پرستو کشیدوبعد کیرشو
مالید درکوسش وآروم
اونوتاته کردتوکوس پرستو…. پرستو آهی کشید وشروع کردنفس نفس زدن…. محسن هم از
بالا شروع کردتلمبه زدن … حالا هردومون باهم داشتیم پرستورا ازکوس وکون میکردیم
…. چه لذتی داشت…. گاهاً کیرمن ومحسن ازلای یک غشای نازک بهم میخوردن…. ناله
وآخ و اوخ پرستوهم دراومد…. واقعاً کون پرستو عجب کون نرم وتنگیه …. بعدازاین
همه که محسن اونو ازکون گائیده بودهنوز چنان تنگ بود.. که انگار تاحالا کسی اونواز
کون نکرده!…… حسابی هرسه باهم حال میکردیم…. برای اولین بار بود که اینجوری
کون میکردم اونم کون پرستورا