Powered By Blogger
‏نمایش پست‌ها با برچسب پرستو. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب پرستو. نمایش همه پست‌ها

داستان سکسی 8

میشه وحالاحالاهم گشاد
نمیشه وهمیشه هم تنگ وتازه است!…



 منیرضمن گفتن این حرفا شرت پرستورادرآورد و
درحالیکه لای کون اونو بازمیکردشروع کرد به لیس زدن….. اون کون خودشو هم قمبل
کرده بود… وچون شرت پاش نبود … کوس پُف کرده وسوراخ کونش که تقریبا” نیمه باز
مونده بودآروم آروم داشت دل میزندوازش آبمنی خارج میشد!….. بادیدن این صحنه حسابی
شق کردم!!…. بعد ازچند دقیقه منیرسرشو بلند کردوگفتاصلا” سوراخ کونش باز
نمیشه!…ولی بیا بکن… چه آروم داره دل میزنه وباز وبسته میشه…… گفتم خوب تفش
بزن که دردش نیاد…. گفت کمی ورم داره ولی بکن تا عادت کنه …. تو باید حداقل شبی
یکباراونوازکون بکنی تا عادت کنه و دردش نگیره….. اگه نمیتونی بزار محسن که اومد
یک شب اون ویکشب خودت دونفری برای ده پانزده روزی اونوازکون بکنین تاخوب کونش واشه
و عادت کنه ، اون وقت دیگه براش عادی میشه واگرهم کمی دردداشته باشه ازدردش لذت
میبره! …….. ضمناً چون توی این کار تازه کاره خیلیها حاضرن پول خوبی بدن ویکشب
بااون از عقب سکس داشته باشن…. همین کاری که محسن با من کردوچقدر پول درآوردیم

حالاشم گاهاً همینکارومیکنم! … آخه چراکون به این خوشگلی را مجانی بدم … حیف
نیست !….. مگه ازطرف خوشم بیاداون دیگه حسابش جداس!…. پرستوجون هم همینطور، اون
میتونه بعدازاینکه تو ومحسن خوب باهاش کارکردین وبراش عادت شد….اونوقت این کارو
دلبخواهی وباهرکس که دوست داشت انجام بده!… البته بایداول برای این کار راضیش
کنی!… دوست داشتی منم باهاش صحبت میکنم وراضیش میکنم حتی شبهای اول .. دوم هم..
برااینکه این کاربراش عادی بشه وتنها نباشه من کمکش میکنم !……. البته فقط اینجا
توخونه .. نه جائی دیگه.. شبها دوره میزاریم مثل دیشب که دورهم بودیم… حالا اگه
دوست داشتی اول دوستاورفقای محسنوبصورت مجردی دعوت میکنی یااگه خودت دوستائی داری
که میدونی چششون دنبال پرستوهستن اونارا دعوت کن بیان اینجا بقیه اش بامن… خودم
ترتیب همه چیز رامیدم !…. حداقل هفته ای دو سه شب این کار رو بکن… ببین چقدر
خوش میگذره!… این برنامه را شش ماه انجام بدی کارتمومه…. بارخودتون را حسابی
بستین!…. چیزی هم از پرستو کم نمیشه!…. بعداز ششماه اینجا را میفروشی وبالای
شهر یه خونه حسابی میخری ودیگه مهمونیها را ازمجردی خارج میکنی وهرکه را دوست داشتی
با خانمش دعوت میکنی وباهم عوض میکنید اون باپرستو سکس میکنه وتوباخانمش….
معمولاً بهترین افرادرا میتونی از بین همون کسانی که قبلا” بصورت مجردی با پرستو
سکس داشتن دعوت کنی وچون هنوز مزه کون پرستوزیر کیرشونه از خدا خواسته وقتی هم
باخانماشون اومدن اینجاباهم عوض کنید!… نمیدونی آدم چه حالی میکنه…. براتو هرشب
یک کوس وکون تازه وبرا پرستو یه مرد جدید با پوزیشن وسکس جدید!!…. هردوتون حال
میکنید … دوست داشتی چهارنفری تو یک اتاق .. دوست نداشتی … جدا .. جدا… اون
باپرستوتویه اتاق تووزنش هم تویه اتاق دیگه تا صبح حال کنید!…. این ایده محسنه
…. اون اول ازدواجمون این کاررا بامن کرد ومن الا نشم گاهاً پول کلونی از دوستای
محسن میگیرم!!…. مثل همین امروز بعدازظهری که گفتم..اون یاروچون حال خوبی بهش
دادم کیفمو پرپول کرد!… یعنی هم حال میکنم هم پول میگیرم….. چه ایرادی داره
اونا خودشون پول میدن….. البته ممکنه گاهاً هم هوس کنن اونواز جلوهم بکنن خوب
دیگه عالم شهوت وحشریته!…. البته پرستوباید یادش باشه قرصشو بخوره تا مشگلی پیش
نیاد….. ولی خوب پولش هم حساببیه…..
گفتم… باشه منیرجون باید دید چه پیش میاد…. خوب حالا ببینم پرستو چه حالی
میده…… منیر پرید جلوم وگفت بزارکمکت کنم…. وسریع کیرم کردتو دهنش واونوخیس
کردگفت حالا آروم بزار درش کم کم فشاربده … سعی کن بیدار نشه… یک کم که رفت تو
بخواب روش وهمونجا نگرش دارتا خوب باز شه…. بعدازاینکه حس کردی شل شده تا اونجا
که جا داره بکن توش….. وسفت بخواب روش….. ممکنه جیغ بکشه ولی اهمیت نده وتکون
هم نخور… آروم که شد اونوقت یواش یواش تلمبه بزن….. یادت باشه اگردوست داره
آبتو بریزی توش وگرنه بریزش بیرون!………
سرکیرم که رفت تو حس کردم پرستوعجب کونی داره حالامیتونستم اونو باکون منیرمقایسه
کنم…. جداً کون پرستوچه گرم وچه تنگه!…..اوخ که چه کون داغی ….. کونش حسابی
مک میزد….. کیرم باد کرده بود…. سرکیرمو که گذاشتم درسوراخش وفشاردادم خیلی
آروم لیز خوردوتا ختنه گاه رفت تو همونجا نگرش داشتم…… پرستو ناله ای کرد..
منیر گفت بکن تومعطل نکن…. کمی بیشتر فشاردادم چون کونش تنگ بود کیرم خیلی یواش
وآروم لیز میخوردومیرفت تو….. داشتم ازلذت ازحال میرفتم تا حالا اینجوری از کونش
لذت نبرده بودم….. وقتی چسبیدم بهش منیر گفت دمرش کن و بخواب روش….. وقتی
خوابیدم روش سنگینی تنم باعث شد که پرستو بیدارشه…. منیر گفت امیرجون عالی
شد!!…. پرستو آروم ناله میکرد… هنوز مست بود چون گفت محسن جون یواشتر دردم
گرفته!!… یواشترفشار بده خیلی کلفته…. چیزی نگفتم….. باحرفش خیلی حشری شدم
…. با یک فشار دیگه وبازکردن چاک کونش…. کیرمو تااونجا که جا داشت کردم تو….
جیغ کشید…. منیر گفت بسه…. کمی صبر کن….. من دیگه چیزی حالیم نبوداونو
سفت گرفته بودم بغل وخودموسفت میکوبیدم به کونش ….. شروع کردم تلمبه زدن….. چه
حالی میداد…. واون چه ناله ای میکرد……. رومو کردم طرف منیروگفتم منیر جون
راست گفتی … ها…… جداًچه کونی داره……. حیف این کون نیست همینطوربکر
بمونه؟… دوست دارم پرستوهم مثل توکه ازکون خوشگلت خوب استفاده میکنی اونم بزاره
دیگران خوب ازش استفاده کنن ولذت ببرن!!……………
آنشب تاصبح چندبارمنیرو پرستو را ازکون گائیدم وبعد مثل نعش افتادم….
منیرتااومدن محسن که سفرش دوروز طول کشید پیش ماموند.
اون دو روز توی اداره تمام فکروذکرم این بود که بعد ازخاتمه ساعت کارسریعاً برم
خونه وبا منیروپرستو حال کنم…..

صبح روز سوم که قرار بود محسن بیاد منیر رفت خونه اش وشب باتفاق محسن اومدن خونه ما
…. موقع واردشدن ازهمون جلوی درورودی آپارتمان پرستو به بهانه دست دادن وبوسیدن
محسن خودشو انداخت توبغل محسن ومحسن هم اونو بغل کردو ازش لب گرفت ودست به کونش
کشید تا توی پذیرائی!!….. منهم همینطورمنیررابغل کردم ولباشو مکیدم تاتوی
هال….. درحالیکه پرستو بغل محسن بودومنیر توبغل من….اومدیم وتوی هال نشستیم….
اونجا منیرو پرستورفتند تواتاق تا منیر لباسشو عوض کنه….. محسن حال من وپرستو
راپرسید …. ومنهم از کم وکیف سفرش جویا شدم ….. محسن یکنواخت چشم به در اتاق
دوخته بود… وقتی پرستوومنیر ازاتاق اومدن بیرون هردوشون لباساشون را عوض کرده
وهرکدوم یک تاپ بندی بدون سوتین همراه با یک دامن خیلی کوتاه پوشیده بودن …. وقتی
به طرف آشپزخونه میرفتن بابرداشتن هرقدم خط زیر لمبرای کون سفیدوبرجسته هردوشون
ازپائین دامن تقریباً دیده میشد….. جلوی درآشپزخونه منیر خم شدتا چیزی اززمین
برداره اونجا معلوم شدکه شرت هم نپوشیده!… احتمالاً پرستوهم بدون شرت
بود!……..


چند دقیقه بعد منیر وپرستوباسینی میوه وچای ؛ همچنین یک بطر مشروب ومقداری پسته
ومغزگردواومدن توی هال ؛ منیر بغل دست من نشست وپرستوچسبیده به محسن…. محسن دستی
به رونهای پرستو کشیدوگفت خوب پرستوجون خوبی؟… من دیگه توجه ای به اونها نکردم
ودستموبردم لای پای منیردرحالیکه شق کرده بودم گفتم منیرجون میخوام امشب برنامه
پرستو ومحسن را طوری جورکنی که توی یک اتاق وجلوی من وتو باهم حال کنند وازنزدیک به
بینم امشب محسن باچه پوزیشنی میخوادباپرستو سکس داشته باشه…. تا ماهم باهمون
پوزیشن حال کنیم!!….. راستی یادت باشه زیاد به پرستو مشروب ندی چون دوست دارم
توحال عادی یا نیمه مست بره تو بغل محسن!!…. اینجوری بیشتر حال میده!!…
وقتی سرموبرگردوندم دیدم.. به.. به!!.. هنوز مشروب نخورده محسن پرستورا نشونده روی
پاهاش وداره حسابی ازش لب میگیره ویک دستشم کرده لای پاش ….
منیر لیوانها راتانصفه مشروب کردوداددستمون…. پرستو راحت روی پاهای محسن نشسته
ومشربوشوگرفت…. محسن هم درحالیکه بادست چپش کوس پرستورا مالش میدادلیوانشو گرفت
ولاجرعه سرکشید…. منیرهم لاجرعه لیوانشو سرکشید وپاشدشروع کردبه رقصیدن وسعی
میکرد باچرخش بدورخودش کوس وکون سفید بدون شرت خودشو نشون بده…… منیر چند دور
که چرخید دست پرستورا گرفت وبلندش کردتا اونم برقصه…. موقعی که پرستواز روی پای
محسن بلندشد شقی وبزرگی کیر محسن شلوارشو داشت پاره میکرد….. پرستو خیلی قشنگ
میرقصید وباهرچرخش آرام کوس وکون خیلی خوشگل وسفیدشو نشون میداد وگاهاً طوری جلوی
ما خم میشد که پستونای سفید وگردش بیرون میفتادوژله ای اونارا تکون میداد! …….
بادیدن این صحنه ها بقدری حشری شدم که پاشدم واونو روی دودستم بلندکردم وسینه هاشو
بوسیدم ومکیدم!!….. وقتی اونو گذاشتم زمین بقیه مشروبشو خوردونشست توبغل محسن
وگفت خوب بود؟

محسن گفت ببین چقدرخوب بودکه امیر طاقت نیاوردوپاشدوبغلت کردحالا من چه حالی دارم
بماند…. منیر مجدداً لیوانهارا تا نصفه پرکردوگفت امشب این لیوان آخره کمتر
میخوریم تا بیشتر حال کنیم…. وبادستش کیرمن گرفت وگفت امیرجون میخوام امشب
چهارنفری حسابی باهم حال کنیم….. حالا پاشین بریم تو اتاق خواب….. اونجامن وتو،
پرستوو محسن …. تاصبح باهم عشق کنیم…..
چهارنفری لیوانها مشروب را به سلامتی هم سرکشیدیم …. وبعد من منیررابغل کردم
ومحسن پرستورا ورفتیم تو اتاق خواب…..

باورود به اتاق خواب محسن مثل اینکه عجله داشت وشاید میترسید پرستو ازدستش فرار کنه
یا من پشیمان بشم چنان پرستورا بغل کرده وازش لب میگرفت که گفتم الان پرستوراله
میکنه!… وخیلی سریع شلوارشو پائین کشیدودرحالیکه کیرکلفت وبزرگشو تودستش گرفته
بود ، همون لبه تخت پرستورا دولا کردوخودش هم خم شدوشروع کرد سوراخ پف کرده کون
پرستو را لیس زدن چنان با حرص وولع لیس میزدکه ناله پرستو دراومد…. زبون محسن هم
مثل کیرش بزرگ وکشیده بود!!… خوب که اونولیس زد انگشتشو تفی کردوگذاشت درسوراخ
کون پرستو ویواش یواش اونومالش میدادوچون سوراخش تنگ بود سعی میکردضمن مالش یواش
یواش اونوبکنه تو؛ پرستوهم آروم آروم خودشوعقب جلو میکرد وهماهنگ با انگشت محسن سعی
میکردخودشو شل کنه تا محسن راحتتر کونشو برا گائیدن باز کنه …… حرکات محسن نشون
میدا د خیلی حشری شده بالاخره طاقت نیاوردوپاشدوکیرشوگرفت جلوی دهن پرستووازش خواست
براش ساک بزنه!…. بعدازاینکه پرستوبادهن کوچیکش خوب کیرمحسنو لیس زدومکید….
محسن کیرشو ازدهن پرستوکشید بیرون ورفت پشت کون پرستو…. یک تف گنده در کون پرستو
انداخت وکمی تف هم به سر کیرخودش مالیددرحالیکه کمر کیرشو گرفته بودسر اون گذاشت
درسوراخ کون پرستوکه زانوزده بود…… به نظرم اومد کیر محسن امشب خیلی کلفت تراز
دوشب قبل شده بود مخصوصاً کله اون خیلی باد کرده بود….. محسن با دست چپش شکم
پرستو را گرفت وبا فشارکله کیرشوکردتو …. جیغ پرستوبلند شد…. اما محسن توجه
نکرد…. با اندکی تامل درحالیکه روپرستو خم شده بود دودستی شکم پرستورا گرفت واونو
بطرف خودش کشیدوکون سفیدشو توبغل خودش جا دادوسعی میکردبزوراونوازکون بکنه….
پرستوهم ازدردجیغ میکشیدوسعی میکرد خودشو به طرف جلو بکشونه ولی فایده نداشت!!. …
تقریباً محسن همه کیرشو تپونده بودتوکون پرستو…. خیس عرق شده بود…. کمی همونجا
نگرش داشت وبعد از لحظه ای آروم کشید بیرون ….. به ختنه گاه که رسیدمحکم
کشیدبیرون پرستوضمن اینکه آخ بلندی گفت بی اختیار گوزید روکیر محسن…. محسن ناله
ای کردوگفت آخ…. مردم ازلذت!!… وای ی ی چه کون تنگ وداغی؟… وبلافاصله با یک
حرکت سریع کون پرستو را بطرف خودش کشید و کیرشوتاخایه کردتوکون سفید وداغ پرستو….
مجددا بعد از یک تامل کوتاه ، سریع وحرفه ای کیرشو کشید بیرون این بار کون پرستو
بلندتر ازقبل ناله کرد…. طوریکه من بیشتر از محسن حشری شدم … محسن مقدارزیادی
تف به کون پرستوکه حالا سوراخش باز شده بود وکیرش زدودوباره تا اونجا که جا داشت
تپوند توکون پرستو…. حالا دیگه پرستوباصدای بلند آخ.. واوووخ و ناله میکردو
وگاهاً هم زیرلب زمزمه میکرد محکمتر…. سفت تر بزن…. دارم حال میکنم!!…. محسن
جون مثل اونشب خوب بازش کن….. وای که چقدر بازشدم … تاحالا اینقدر باز نشده
بودم…. محسن جون یادت باشه همهً آبتو بریزی توم….
محسن باتمام قوا تلمبه میزد… وکون پرستوهم ناله میکردو میگوزید …. کیرم از شقی
دردگرفته وداشت میترکید…. سریع یک لیس پراز تف به سوراخ کون منیرزدم وچون کون
منیر شل شده بود بایک فشارکیرمو کردم توکونش…. داغ داغ بود… سوراخ کونش خیلی
آروم ضمن مک زدن دل هم میزد…. شروع به تلمبه زدن کردم ناله وآخ .اووووخ منیر هم
دراومد….. کون منیر گوشتی تر و گنده تر ازکون پرستو بود…. روکونش خم شدم
درحالیکه دودستی شکمشوگرفته بودم سعی کردم تا اونجا که ممکنه کیرمو بیشتر ازهمیشه
بکنم تو…. برای یک لحظه منم کمرموراست کردم ومحکم کشیدم بیرون برای اولین بار
وقتی کله کیرموازسوراخ کونش کشیدم بیرون کونش قلوپی صدا کرد …. حال کردم…..
معطل نکردم وسریع تپوندم توکونش وشروع کردم تلمبه زدن…..
محسن هنوز با شدت تلمبه میزد….. چون پرستو خسته شده بودهمونطور که تلمبه
میزداونو دمر خوابوند روتخت وخودش هم خوابید روش…. وقتی خوب روکون پرستو
جاگیرشد… پرستو جیغی کشید وگفت وای محسن جرخوردم….. مردم…. وشروع کردجیغ
زدن…….. باصدای جیغ پرستو من بیشتر حشری شدم دوست داشتم من جای محسن بودم واون
کون تنگو میکردم….. محسن هم به نظر حشری ترشده بودچون کونشو بلند میکرد ومحکم
میکوبید رو کون پرستو….. پرستوهم ضمن جیغ زدن مدام میگفت وای دارم میمیرم مامان
جون… محسن خیلی کلفته… خیلی کلفته….
میزداونو دمر خوابوند روتخت وخودش هم خوابید روش…. وقتی خوب روکون پرستو
جاگیرشد… پرستو جیغی کشید وگفت وای محسن جرخوردم….. مردم…. وشروع کردجیغ
زدن…….. باصدای جیغ پرستو من بیشتر حشری شدم دوست داشتم من جای محسن بودم واون
کون تنگو میکردم….. محسن هم به نظر حشری ترشده بودچون کونشو بلند میکرد ومحکم
میکوبید رو کون پرستو….. پرستوهم ضمن جیغ زدن مدام میگفت وای دارم میمیرم مامان
جون… محسن خیلی کلفته… خیلی کلفته….
محسن اززیر پستونای اونو گرفته وضمن بازی کردن بااونا… تند تند تلمبه میزدواوف
اوف میکرد… برای یک لحظه پرستو ناله ای کردوشل شد مثل اینکه به ارگاسم رسیده
بود…. محسن هم با صدای بلند آخ واوخ میکردکه یکدفعه پرستورامحکم بغل کردوتندتند
خودشو بالا پائین کردتا آبش اومدوبدون اینکه بکشه بیرون تمام آبشو خالی کردتو کون
پرستو….
اوف میکرد… برای یک لحظه پرستو ناله ای کردوشل شد مثل اینکه به ارگاسم رسیده
بود…. محسن هم با صدای بلند آخ واوخ میکردکه یکدفعه پرستورامحکم بغل کردوتندتند
خودشو بالا پائین کردتا آبش اومدوبدون اینکه بکشه بیرون تمام آبشو خالی کردتو کون
پرستو….
محسن همینطورکه خوابیده بود روی پرستو…. تند تندنفس میکشیدو معلوم بود خیلی آب
ازش رفته…. پرستو هم آروم ناله میکرد….
منم درحالیکه کون منیر راسفت توبغل گرفته بودم دستمو دراز کردم زدم به شونه محسن
وگفتم بیا جاتو با من عوض کن….. منم میخوام بخوابم رو پرستو…. محسن گفت کمی صبر
کن…. تازه روفرم اومدم… بذار یکدست دیگه بااون باشم بعد عوض میکنیم…. اینکه
مال توئه … من که نمیخورمش… ماشااله چه کونی دارهچقدرداغ وتنگ وگوشتیه
حلقه های توش تمام آب بدنمو کشید بیرون…. محسن آروم از روی کون پرستو بلند
شددرحالیکه هنوز کیرش شق وخیس بود نگاهی به اون کردوگفت امیرجون جداً پرستو کون
تمیزی داره…. لک رو کیرم نیفتاده….. قربونش برم ….. ورفت طرف دستشوئی که
خودشو تمیزکنه …. وقتی برگشت رفت جلوی پرستودستشو گذاشت زیر چونه اش صورتشو
آوردبالا وبهش گفت پاشو زانوبزن…. وقتی پرستو زانوزد محسن لبای اونو بوسید و
سرکیرشو گرفت جلودهن پرستو تا براش ساک بزنه….. ازدیدن کون سفید پرستو که بازانو
زدن اونوقمبل کرده بودوازفشار بدن محسن قرمز شده بود دیگه چیزی نفهمیدم از کون
منیرکشیدم بیرون ورفتم طرف کون پرستو… وچون کونش پر آبمنی بود راحت وباکمترین
فشار کیرمو تا ته کردم توکونش واونومحکم ازپشت بغل کردم….. محسن که حالا دیگه
کیرش باساک زدن پرستو حسابی شق شده بودگفت امیر جون یک کاری بکنگفتم چی؟ گفت
همین طوربخواب روکون پرستووبعد که خوابیدی روش هردوباهم یه غلت بزنیدو برگردین….
توبرو زیرطوریکه پرستو بیاد روشکمت …. گفتم خوب که چی؟…. گفت حالا برگردین
میگم!…. منم پرستورا سفت گرفتم ورفتم زیرش وباهم برگشتیم… دیدم محسن باکیرشقش

اومدولنگهای پرستورا بازکردودستی به کوس پرستو کشیدوبعد کیرشو
مالید درکوسش وآروم
اونوتاته کردتوکوس پرستو…. پرستو آهی کشید وشروع کردنفس نفس زدن…. محسن هم از
بالا شروع کردتلمبه زدن … حالا هردومون باهم داشتیم پرستورا ازکوس وکون میکردیم
…. چه لذتی داشت…. گاهاً کیرمن ومحسن ازلای یک غشای نازک بهم میخوردن…. ناله
وآخ و اوخ پرستوهم دراومد…. واقعاً کون پرستو عجب کون نرم وتنگیه …. بعدازاین
همه که محسن اونو ازکون گائیده بودهنوز چنان تنگ بود.. که انگار تاحالا کسی اونواز
کون نکرده!…… حسابی هرسه باهم حال میکردیم…. برای اولین بار بود که اینجوری
کون میکردم اونم کون پرستورا