Powered By Blogger
‏نمایش پست‌ها با برچسب سمیه در اداره بیمه 2. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب سمیه در اداره بیمه 2. نمایش همه پست‌ها

داستان سکسی 5

سمیه در اداره بیمه 2
وقتی سکس ما تموم شد سمیه همونطور لخت لخت که بود بلند شد تا بره وصورت و سینه اش رو بشوره تازه زمانی که بلند شد و رفت بیرون من راحتتر تونستم تمام بدنش رو نگاه کنم.. بدن ریز نقشی داشت که حتی یه لایه چربی هم نمی شد پیدا کرد پوست بدنش سفید و لطیف و نرم بود.. سینه های سفیدش حالت قشنگی داشت .

 
دفعه گذشته که خونه ما اومد ه بود لباس سینه بازی پوشیده بود که خیلی دلم می خواست سینه هاش رو ببینم و الآن نه تنها دیده بودم بلکه اینقدر خورده بودم و مالیده بودمش که سرخ شد بود. وقتی به دستشویی رفت من هم توی حمام رفته بودم تا بدنم رو بشورم زمانی که داشتم آب رو سرد و گرم می کردم دیدم در حمام باز شد و سمیه لخت و بدون اجازه وارد حمام شد من یه کم جا خوردم ( بعضی دختر ها بعد از سکس از لخت بودن خودشون خجالت می کشن و سریع لباس می پوشن ولی ظاهرا سمیه هیچ خجالتی نمی کشید) .
 
به من گفت می خوام پام رو آب بکشم. گفتم خوب بیا تو .. گفت نه میخوام همه بدنم رو بشورم. گفتم بیا زیر دوش عزیزم.. وقتی اومد همونطور بغلش کردم ( کیر راست شده ام خورد توی شکمش که باعث خنده هر دو مون شد) صابون رو برداشتم وتمام بدنش رو صابون زدم و بدنش رو مالیدم و سوء استفاده کردم و کسش رو هم صابون زدم که باعث سوزشش شد. آخ خ خ خ می دونین که مالیدن پستانهای دختر زمانی که کف آلود باشه چه حاا ا ا ا ا الی میده..مطمئنم که با اینکه پنهان کاری کرده بود حداقل یه بار ارضا شده بود وگر نه نمی تونست این همه تحریکات رو تحمل کنه..وقتی حسابی شستمش نشستم روی چهار پایه حمام و اون رو هم روی پام نشوندم و تفریحی آب گرم رو بدنش میگرفتم و حرف می زدیم گاهی هم بدن لخت و سفیدش رو توی بغلم می گرفتم و فشار می دادم و با دستام همه جای بدنش رو می مالیدم ..رون هاش ..ساق پاش ..شکم و پستانهاش و اونهم مثل یه بچه گربه که نوازش بشه لذت میبرد . گاهی هم سرش رو به طرف خودم می کشیدم و لب خیسش رو می بوسیدم..وقتی حمومش تموم شد و از روی پام بلند شد من از روی شیطنت یه بشکون از کسش گرفتم که یهو جا خورد و جیغ زد. با حوله تمام بدنش رو خشک کردم . حوله رو روی سینه اش گرفت و رفت بیرون و من در کمال سوء استفاده از پشت کون و کمرش رو تا زمانی که خارج بشه دید می زدم..

مهرپویا