Powered By Blogger

تلمبه

اونقدرتلمبه زدمو زدم تاوقتی نالم رفت هوا وفهمیدآبم درحال فوران توی کس تنگ وداغشه ..... گذاشتم وايييي خداي من چه لحححظه اي بود ممممممممممم اونم هي اه اوف ميكرد هي ميگفت ... منم همينجوري ذستمو بردم زير بقلش اروم اروم تلمبه ميزدم كسش خيلي نرم و لطيف بود ...






اووووف کس تنگ و نرم

جوون چقد نرم بود اوف ..

اووووف